چکیده:
این مقاله با عنوان « نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوع حرکت» و با ماهیت کیفی و بدون فرضیه ها و متغیرها تدوین گردیده است. سؤال اصلی عبارت است از: چگونه نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوع حرکت تبیین می شود؟ گردآوری داده ها کتابخانه ای، و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که از ابزار منطق صوری استفاده بعمل آمده و هدف آن بنیادی و نظری است. ابن سینا خروج تدریجی شیء از قوه به فعل را حرکت نامیده و آن را در چهار مقوله کم، کیف، أین و وضع جاری می دانست. قبل از ابن سینا و طبق فلسفه ارسطو، مقوله وضع در زمره پذیرنده حرکت قرار نداشت، ولی ابن سینا این مقوله را نیز به بحث حرکت اضافه نمود. سهروردی بجزء مقوله کم، با سه مقوله دیگر موافق بوده، و اعتقاد داشت مقدار جسم، که همواره در حال تغییر می باشد موضوع حرکت کمی است نه جسم مطلق. به همین دلیل، حرکت را شامل مقوله کم نمی دانست. وی همچنین، بدلیل طرد وجود هیولا، هیچگونه پیوندی میان حرکت هیولا با جسم و صورت قائل نشده است.
This article is entitled "Suhrawardi's critiques of Ibn Sina's theory on the subject of motion" and has been compiled with a qualitative nature without hypotheses and variables. The main question is: How is Suhrawardi's critique of Ibn Sina's theory on the subject of motion explained? Data collection is a library, and the research method is descriptive-analytical, which uses the tools of formal logic and its purpose is fundamental and theoretical.Ibn Sina called the gradual departure of the object from power to action and considered it in four categories: low, bag, here and the current situation. Before Ibn Sina and according to Aristotle's philosophy, the category of status was not among the acceptors of motion, but Ibn Sina added this category to the discussion of motion. Suhrawardi, with the exception of the low category, agreed with the other three categories, and believed that the quantity of an object, which is always changing, is a matter of quantitative motion, not an absolute object. For this reason, he did not consider movement to be a minor category. He also, due to the rejection of the monster, does not make any connection between the movement of the monster and the body and face.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله داراي دو سؤال مشخص است که عبارتند از : سؤال اصلي: چگونه نقدهاي سهروردي بر نظريه ابن سينا در موضوع حرکت تبيين مي شود؟ از نگاه ابن سينا حرکت که خروج تدريجي شيء از قوه به فعل تبيين مي شود، در جهان واقع بر چهار مقوله « کم ، کيف ، أين و وضع » جاري مي گردد و در بقيه مقولات ، موضوع حرکت منتفي است .
(ابن سينا، ١٤٠٤-١٤٠٦: ٨٣ و ٢٧٢) مقولات يا اجناس عاليه که پايه و اساس اوليه فلسفه محسوب مي شوند و شناخت پديده هاي امکاني عالم و بحث حرکت ، منوط به فهم دقيق آنها است ، نزد فلاسفه مشاء و ابن سينا عبارتند از: -١ جوهر (ماده ، جسم ، صورت ، نفس ، عقل ) -٢ اعراض (کم ، کيف ، أين ، متي، ملک (جده )، وضع ، فعل ، انفعال ، اضافه ).
-٢ زارعــي (١٣٩٢) در تحقيقــي تحــت عنــوان « بررســي نقــدهاي ملاصــدرا بــر ســهروردي در مباحـث فلسـفي» بـا روش توصـيفي – تحليلـي بـه ايـن نتيجـه رسـيد کـه شـيخ اشـراق ده مقولـه مشـائيان را در پنج مقوله معرفي کـرده اسـت ، امـا ملاصـدرا تعـداد مقـولات ده گانـه مشـائيان را پذيرفتـه و حرکـت جـوهري را اثبات و به دنياي فلسفه معرفي نموده است .
در مــورد نحــوه وجود حرکت ، ابـن سـينا برحرکـت توسـطيه تأکيـد نمـوده و حرکـت قطعيـه را امـري ذهنـي دانسـته کـه در قـوه خيال ظهور مي يابد -۶ عاطفي و سعيدي مهر (١٣٨٧) با پژوهش خود درموضوع « حقيقت جسم در فلسفه شيخ اشراق و صدرالمتألهين » با روش توصيفي – تحليلي به اين نتيجه رسيدند که فيلسوفان مسلمان جسم و احکام کلي اجسام را مورد کنکاش قرار داده و تمايزات اساسي اجسام با موجودات غيرمادي، ويژگي هاي مشترک اجسام ، حرکت و .