چکیده:
سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یا ام. اس شایعترین بیماری ناتوانکنندۀ بزرگسالان است که بهعلت فرایند التهابی میلینزدای سیستم عصبی مرکزی اتفاق میافتد و تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی این بیماران میگذارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مثبتاندیشی با تاکید بر قرآن و آموزههای اسلامی بر سرسختی روانشناختی، خوددلسوزی و تصویر بدنی در مبتلایان بهام. اس انجام شده است.
روش کار: این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه با مرحلۀ پیگیری است. جامعۀ آماری تمام بیماران مبتلا به ام. اس بودند که طی سال 1398 به بیمارستان میلاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان جامعۀ آماری تعداد 40 نفر بهشیوۀ دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. جمعآوری دادهها با استفاده از چکلیست اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامۀ روابط چندبعدی خود-بدن پرسشنامۀ خوددلسوزی و پرسشنامۀ سرسختی روانشناختی اهواز انجام شد. در گروه آزمایش، آموزش مهارتهای مثبتاندیشی با تاکید بر قرآن و آموزههای اسلامی در 10 جلسه (دو جلسۀ 1 ساعته در هفته) اجرا شد. پس از پایان آموزش از گروهها پسآزمون گرفته شد. تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام شد. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلۀ آموزشی مثبتاندیشی توام با آموزههای اسلامی بر افزایش سرسختی روانشناختی و خوددلسوزی گروه آزمایش در مرحلۀ پسآزمون تاثیر مثبت و معنیداری داشت. بین میانگین نمرات تصویر بدنی دو گروه نیز در مرحلۀ پسآزمون تفاوت معنادار بود (05/0> P). این اثربخشی در دورۀ پیگیری نیز پابرجا بود.
نتیجهگیری: برآیندهای این پژوهش نشان داد که مداخلۀ آموزشی مثبتاندیشی توام با آموزههای اسلامی میتواند برای بهبود وضعیت روانشناختی مبتلایان بهام. اس کارساز باشد و پژوهشگران و درمانگران میتوانند از این رویکرد برای بهبود رفتارهای ارتقادهندۀ سلامت در بیماران مبتلا بهام. اس استفاده کنند.
خلفیه البحث واهدافه: یعد مرض التصلب اللویحی المتعدد او ما یشار الیه باختصار ب M.S من اکثر الامراض شیوعا عند کبار السن. من اعراض هذا المرض تخریب بقع من المیالین وتعطیل جزيی للجهاز العصبی؛ ما یترک تاثیرا هايلا علی نوعیه حیاه المریض. بناء علی ما سلف تسعی هذه المقاله دراسه تاثیر تعلیم مهارات الفکر الایجابی علی الاجتهاد النفسی، والتعاطف مع الذات، والتصویر الجسدی لدی المصابین بمرض التصلب اللویحی المتعدد من منظور القران الکریم والتعالیم الاسلامیه.
منهجیه البحث: یعتمد هذا البحث علی دراسه شبه تجریبیه لمجموعه الاختبار القبلی والبعدی والمجموعه الضابطه مع مرحله المتابعه. اشتمل المجتمع الاحصايی نزلاء مستشفی میلاد فی مدینه طهران من المصابین بمرض M.S لعام 2019 للمیلاد. وقام الباحثون فی هذا المقال باختیار 40 مصابا بصوره عشوايیه وقسم هولاء الافراد الی مجموعتین. 20 مصابا فی المجموعه التجریبیه و 20 مصابا فی المجموعه الضابطه. اما المعطیات فقد جمعت بناء علی قايمه المعلومات الدیمقرافیه واستبیان العلاقات متعدده الابعاد المسماه "الذات/الجسد" واستبیان التعاطف مع الذات واستبیان الاجتهاد النفسی لمدینه الاهواز. کما خضعت المجموعتین الی تعلیم مهارات التفکیر الایجابی بالتاکید علی التعالیم القرانیه والتعالیم الدینیه فی عشره حصص (جلستان فی کل اسبوع وساعه واحده لکل جلسه). وخضع المشارکون للاختبار بعد انتهاء الدوره التدریبیه. اما تحلیل المعطیات فقد کان عبر المنهجیه الوصفیه ومنهجیه تحلیل واریانس. تمت مراعاه جمیع الموارد الاخلاقیه فی هذا البحث واضافه الی ذلک فان مولفی البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
المعطیات: اثبتت النتايج ان الدوره التدریبیه لتعلیم التفکیر الایجابی بالتاکید علی التعالیم الاسلامیه من شانها ان تعزز المجهود الفردی وتزید من قدره الفرد علی المثابره وتساعده علی التعاطف مع الذات وقادره علی مساعده الفرد علی تجاوز العقبات. کما اشارت الی ان معدل درجات التصویر الجسدی لکلا المجموعتین فی مرحله مابعد الاختبار تختلف احتلافا کبیرا مع ماقبلها (05/0>P) کما استمر هذا التاثیر فی مرحله تحلیل النتايج.
الاستنتاج: اثبتت لنا مخرجات الدراسه ان الدوره التدریبیه لتعلیم التفکیر الایجابی والتاکید علی التعالیم الدینیه من شانها ان تحسن من حاله المصابین بمرض M.S. ولهذا یستطیع الباحثون ومعالجو مرض التصلب اللویحی المتعدد تحسین سلوک المصابین بهذا المرض ویرفعوا من معنویات من یعانی منه.
Background and Objective: Multiple sclerosis (MS) is the most common debilitating disease in adults. It occurs due to the inflammatory process of demyelination of the central nervous system and has a great impact on the quality of life of these patients. Therefore, the present study was conducted to examine the impact of training positive thinking skills with emphasis on the Quran and Islamic teachings on psychological hardiness, self-compassion and body image dissatisfaction in patients with MS.
Methods: This was a quasi-experimental study with a pre-test, post-test and control group design and a follow-up stage. Out of the patients with MS who referred to Milad Hospital in Tehran during 2020, 40 were selected by available sampling method, and were randomly divided into experimental (n=20) and control (n=20) groups. Data were collected using a checklist of demographic information and Multidimentional Body-Self Relation Questionnaire, Short form of the Self-compassion Scale and Ahvaz Psychological Hardiness Questionnaire. In the experimental group, the training of positive thinking skills with emphasis on the Qur'an was performed in 10 sessions (two 1-hour sessions per week). After the training, the groups were retested. Data were analyzed by descriptive statistics. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.
Results: The results showed that the educational intervention of positive thinking combined with Islamic teachings had a positive and significant effect on increasing the psychological hardiness and self-compassion of the experimental group in the post-test stage. There was a significant difference between the two groups in the mean scores related to body image on the post-test (P<0.05). This effectiveness was also maintained during the follow-up period.
Conclusion: The results of this study showed that a positive thinking educational intervention combined with Islamic teachings can be effective in improving the psychological status of people with MS, and researchers and therapists can use this approach to improve health-promoting behaviors in MS patients.