چکیده:
امروزه مناطق کلانشهرى به مثابه گرانیگاههاى قدرتمند اقتصادى، سیاسی و اجتماعی و به عنوان الگوی غالب شهرنشینی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصاد منطقه ای، ملی و حتی جهانی دارند. بنابراین بازشناسایی این مفهوم و غنیسازی مطالعات این حوزه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. لذا این پژوهش در پیِ آن است تا به فراتحلیلی بر مقالات علمی- پژوهشی با محوریت موضوعی مناطق کلانشهری در یک و نیم دهه اخیر در ایران بپردازد. با توجه به یافتهها، مطالعات این حوزه از سال 1394 با نوعی روند کاهشی همراه شده و ماهیت مطالعات به لحاظ توزیع حوزههای پژوهشی نیز نشان از اولویت گونههای مطالعاتی کالبدی- فضایی (49 درصد)، مدیریتی (19درصد) و اقتصادی (16درصد) دارد. تحلیل یافتههای مرتبط با ماهیت مطالعات، از یک سو بیانگر همخوانی مطالعات این حوزه با روند غالب جهانی و از سوی دیگر، نشاندهنده تغییرات مطالعات این حوزه به واسطه تغییر در چیستی این مناطق و همچنین دگرگونی در پارادایم غالب مطالعاتی (از مفاهیم کلان به بسیارکلان) است. بررسی بُعد محتوایی مطالعات نشان میدهد که مطالعات مبتنی بر زیستپذیری، کیفیت زندگی و توسعه پایدار به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته و محورهای کلیدیِ ساختار فضایی و توسعه منطقهای نیز با شکافهای محتوایی همراهند. چراییها، اغلب به صورت سطحی بررسی شده و بررسی چگونگیها صرفاً به ارائه راهکارهایی در انتهای مقالات و یا استفاده از مدلهایی برای پیشبینی محدود شده است. بررسی بعد نظری مطالعات، مبین چرخش رویکردهای نظری به ویژه در گونههای مطالعاتی کالبدی- فضایی و اقتصادی بوده و نشان از ضعف بنیانهای نظری خصوصاً در گونههای مطالعاتی زیستمحیطی و اجتماعی- جمعیتی دارد. به لحاظ بعد روششناسی، عمده پژوهشهای این حوزه کمّی بوده و روشهای کیفی و ترکیبی کمتر در جریان مطالعات لحاظ گردیده است. نتایج نشان میدهد ماهیت اغلب مناطق کلانشهری در ایران مبتنی بر وجود نابرابریها و عدم تعادل فضایی است. همچنین تلاش شده تا بر پایه فراتحلیل مطالعات، راهکارهایی همچون لزوم نگرش آمایشی، عدم جداییگزینی فضایی در برنامهریزیها و بهرهگیری از رویکرد نومنطقهگرایی جهت ارتقای کارآمدی نظام مدیریتی این مناطق و همچنین لزوم گذار از رویکرد سلسلهمراتبی و حرکت به سمت توسعه شهرهای کوچک و زیرمراکز فعالیتی به منظور برقراری تعادل فضایی و تقویت چندمرکزگرایی برای ایجاد چارچوب سیاستگذاری در این مناطق ارائه گردد.
Metropolitan regions are like powerful economic, political and social centers and as the dominant model of urbanization, especially in developing countries, play an important role in the growth and development of regional, national and even global economies. Therefore, recognizing this concept and enriching the studies in this field is very important. This research aims to provide a meta-analysis of scientific-research articles with a thematic focus on metropolitan regions in the last one and a half decades in Iran. According to the findings, since 2015, studies in this field have been associated with a kind of decreasing trend and the nature of studies in terms of distribution of research regions also indicates the priority of physical-spatial (49%), managerial (19%) and economic (16%). The analysis of the findings related to the nature of studies, on the one hand, indicates the consistency of studies in this field with the prevailing global trend, and on the other hand, shows the changes in studies in this field due to changing nature, as well as changes in the prevailing study paradigm. Based on the assessments made in the content dimension of the studies, it can be concluded that key study areas such as viability, quality of life and sustainable development require further studies, and concepts such as evaluating the role of communication networks, access to transportation, and activity sub-centers should be pursued more seriously during spatial structure studies. Also, it seems that increasing the focus on spatial-activity structure analysis studies with the aim of balanced distribution of economic activities in the geographical area of these regions can be effective in promoting studies in this field.