چکیده:
نوآوری در آموزش وپرورش یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیت های
سازمان بهبود عملکرد) به عبارتی افزایش بهره وری و تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها بهبود روشها و
ارائه خدمات جدید که معمولا خلاقیت با بهره وری رابطه مستقیم داشته و موجب بالا رفتن سطح عملکرد
کارکنان در یک سازمان می گردد. خلاقیت همان تمایل و ذوق به ایجاد کار و تولید بوده که در همه افراد
و در کلیه سنین به طور بالقوه وجود داشته و با محیط اجتماعی- فرهنگی پیوستگی مستقیم و نزدیکی دارد.
در شرایطی مناسب نیز لازم است تا این تمایل طبیعی به خود شکوفایی تحقق بپیوندد به عبارتی خلاقیت
یعنی پدید آوردن دستاوردهای جدید و ارزشمند، بر اساس نوعی تفکر که در کلیه افراد، کمابیش، وجود
دارد. خلاقیت توانایی شخص در ایجاد ایدهها، نظریهها، بینشها یا تولید کالاهای جدید و بازسازی مجدد
در علوم و سایر زمینهها تلقی شده که توسط متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری و از نظر علمی،
زیباییشناسی، فنآوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد. سازمان میتواند با حل مشکلات مربوط به هر
یک از موارد مطروحه با تغییرات وارده به سیستم همسو شده و به هدف بهره وری بیشتر دست یابد. در
پاره ای موارد خلاقیت دستیابی به نوآوری و بالا رفتن اثربخشی و کارآیی بهره وری نیروی انسانی) بوده و
میتواند جهت حرکت سازمان را نسبت به تغییرات جهانی هم محور و همسوی توسعه ملی بالنده هدایت
سازد به هر حال خلاقیت از بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید محسوب
میشود. روش تحقیق دراین پژوهش بر اساس اهداف از انواع تحقیقات –کاربردی و به جهت ماهیت از نوع
توصیفی – تحلیلی میباشد.
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه نوآوري و رضايت ارباب رجوع در آموزش و پرورش منصور رحمني دانشجوي دکتراي مديريت دولتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج ، ايران چکيده نوآوري در آموزش وپرورش يعني ارائه فکر و طرح نوين براي بهبود ارتقاي کميت يا کيفيت فعاليت هاي سازمان بهبود عملکرد) به عبارتي افزايش بهره وري و توليدات يا خدمات ، کاهش هزينه ها بهبود روش ها و ارائه خدمات جديد که معمولا خلاقيت با بهره وري رابطه مستقيم داشته و موجب بالا رفتن سطح عملکرد کارکنان در يک سازمان مي گردد.
خلاقيت و تصميم گيري مديران اصولا رقابت ايجاب مينمايد تا سازمان ها محصولات ، فرآيندها، تفکرات و راه هاي نوين توليد را ابداع نمايند خلاقيت به عنوان يک عامل ايجاد برتري مطرح ميشود اقدامات خلاقانه نشان دهنده تغيير روش هاي جا افتاده بوده که تغييرات سازماني و نوآوري را تسهيل مي نمايد.
افکار سازمان هاي سنتي به سادگي نميتوانند از تجربه هاي گذشته چشم پوشيده و راه حل هاي ديگري را پذيرا شوند بنابراين براي ايجاد نوآوري و خلاقيت در سياستگذاري بايد روش هاي ترغيب و تشويق و آموزش و هدايت به کمک مديران خلاق و نوآور آمده و آنها را در تحقق اين امر ياري نمايند در اين زمينه بايد کارهاي تحقيقاتي بسياري صورت گيرد و روانشناسي خلاقيت و نوآوري همواره مدنظر قرار گرفته اما از لحاظ سازماني نيز ايجاد و گسترش واحدهاي تحقيق و توسعه گام مثبتي در اين رابطه خواهد بود.