چکیده:
با توجه به اینکه مساله اعتیاد، امروزه از مسائل مهم اجتماعی در اکثر کشورها و مشکل عمده ای برای
دولتها تلقی میشود. اعتیاد از آن روحائز اهمیت است که پیامدهای مضر آن نه تنها خود فرد، بلکه
معمولا همسر، فرزندان، خانواده و اطرافیان فرد معتاد را در برگرفته و ارزشها و هنجارهای جامعه را نیز در
معرض خطر قرار میدهد. سوءمصرف و اعتیاد به مواد تغییردهنده خلق و رفتار، یکی از بارزترین
آسیب های روانی و اجتماعی است که به راحتی میتواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و
فرهنگی یک کشور را سست کند و پویاییهای انسانی آن را به مخاطره اندازد و امکانات مادی و معنوی
آن را تباه سازد. پژوهش های مختلف نشان داده است که دلبستگی به عنوان یک عامل تحولی نقشی تعیین
کننده در شکل دهی الگوهای شخصیتی دارد و عدم رشد شخصیتی در شکل گیری اعتیاد عامل مهمی
محسوب میشود. کودکانی که سبک دلبستگی نا ایمن دارند برای غلبه بر عواطف منفی که تجربه میکنند
در طیفی از کوششها برای افزایش یا کاهش نیازهای دلبستگی قرار میگیرند. سوءمصرف و وابستگی به
مواد یکی از معضلات و نگرانیهای عمده جهان امروز است. از آن جایی که سوءمصرف مواد، اثرات
بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد، تهدیدی جدی و نگران کننده است.
خلاصه ماشینی:
واژه هايکليدي: اعتياد، موادمخدر، اجتماع مقدمه اعتياد در جهان امروز از مسائل مهم اجتماعي است که بيشتر کشورها به صورت مشکل عمده اي براي دولت ها جلوه ميکند اين مساله در کشور ما نيز مشکلات عديده اي از لحاظ اساسي اجتماعي، پيشرفت کاري و توسعه و شکوفا نمودن فکرها در راه مثبت به وجود آورده است .
يکي از مهم ترين استراتژيها در پيشگيري از اعتياد تغيير نگرش هاي مثبت و تثبيت نگرش هاي منفي نسبت به مصرف مواد مخدر است ، نگرش يعني باورهاي فرد در مورد نتيجه و عاقبت هر کار و ارزشي که فرد براي اين نتيجه قائل است نگرش ها دلايل منطقي بروز رفتارهاي هر فرد خاص ميباشد.
عوامل بسياري بر نگرش افراد تاثير ميگذارند، يکي از اين عوامل دانش و اطلاعات فرد در حوزه هاي مختلف ميباشد، لذا طبق مطالعات صورت گرفته مشخص شده است افرادي که نسبت به مواد مخدر نگرش ها و باورهاي مثبت دارند احتمال مصرف واعتيادشان بيشتر از کساني است که نگرش هاي منفي يا خنثي دارند.
پژوهش هاي مختلف نشان داده است که دلبستگي به عنوان يک عامل تحولي نقشي تعيين کننده در شکل دهي الگوهاي شخصيتي دارد و عدم رشد شخصيتي در شکل گيري اعتياد عامل مهمي محسوب ميشود.
پژوهش هاي مختلف نشان داده است که دلبستگي به عنوان يک عامل تحولي نقشي تعيين کننده در شکل دهي الگوهاي شخصيتي دارد و عدم رشد شخصيتي در شکل گيري اعتياد عامل مهمي محسوب ميشود.