چکیده:
امروزه یکی از مسائل مهمّ در بانکها، حقّ عینی برندگان در قرعهکشی است که در خصوص آن میان فقها دو قول کفایت و عدم کفایت قرعه در لزوم حقّ تملّک وجود دارد. قول مشهور در این مسأله درصدد اثبات و تأیید این امر است که قرعه، اماره و کاشفیّت هرچند ناقص در آن موجود است. با این توضیح که قرعهکشی بانک از مصادیق قاعده ملک ان یملک می باشد. اما آن چه در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته این است که آیا صِرف قرعهکشی بانک ها منجرّ به مالکیّت می شود یا عوامل دیگری در اسباب مالکیّت شرط است؟ ثمره نزاع در زمان مالکیّت و در نتیجه مالکیّت منافع ، نماء و ارزش افزوده خواهد بود. این پژوهش بر اساس روش تحلیلی- توصیفی به این مسأله پرداخته و به نظر میرسد پس از تبیین و نقد و بررسی آراء فقها، قرعه تنها به عنوان تعیین و یک سبب شرعی است که به واسطه آن حقّ عینی بالقوّه برای فرد برنده به وجود میآید؛ بنابراین مالکیّت و آثار حقوقی آن بعد از تحویل جایزه و انتقال رسمی، بالفعل محقّق میشود.
Today, one of the most important issues in banks is the right of the winners of the lottery, about which there are two promises among jurists: the adequacy and inadequacy of the lottery in the necessity of the right of possession. The famous saying in this matter seeks to prove and confirm that there is an incomplete lottery and discovery and revelation. Bank lottery is from instence of ownership right or a rule that states, someone is owner of something (قاعده ملک ان یملک) and according to this rule, lottery doesn't cause a person be owner of something and it needs the other factors. The result of the conflict will be the time of ownership and consequently the ownership of benefits and appearance and added value. This research has studied explanation of lot and its kinds and then winner situation and theory of the something that belongs to someone (ملک ان یملک) .It seems efficiency of lottery obtained just as a determination and and occasion that ownership of winner and it's legal effects after delivering reward and formal transition of actualized ownership.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش بر اساس روش تحليلي- توصيفي به اين مسأله پرداخته و به نظر ميرسد پس از تبيين و نقد و بررسي آراء فقها، قرعه تنها به عنوان تعيين و يک سبب شرعي است که به واسطه آن حق عيني بالقوه براي فرد برنده به وجود ميآيد؛ بنابراين مالکيت و آثار حقوقي آن بعد از تحويل جايزه و انتقال رسمي، بالفعل محقق ميشود.
اما آن چه که مدنظر است مطابق با اين دو رويکرد فقهاي شيعه، آيا پس از قرعه کشي جوايز به ملکيت برنده در ميآيد يا بعد از تحويل جايزه؟ يا به عبارت ديگر، آيا قرعه از اسباب ملکيت است؟ ٣- وضعيت مالکيت برنده ناشي از قرعهکشي با توجه به دو رويکردي که از نگاه فقهاي شيعه به آن اشاره شد، طبيعتا در پاسخ به اين مسأله اتفاق نظر وجود ندارد؛ زيرا در هر دو ديدگاه، برداشت هاي مختلف صورت گرفته است؛ چنان که گروهي از فقها قرعه را اماره و کاشف از واقع مي دانستند و برخي ديگر آن را اصل يا فقط جهت رفع تنازع و تحير، معيار قرار داده - اند.
بنابراين، رابطه برنده با مال و جايزه، يک رابطه حقي است که به واسطه اراده فرد، ملکيت محقق ميشود و از آنجا که پيش از آن ملکيت بالفعلي نسبت به جايزه نبوده است، به نظر ميرسد امکان معاوضه جايزه وجود ندارد و بانک پس از قرعهکشي و اصابت قرعه، آن چه به کسي که قرعه به نام او اصابت کرده مي دهد، تمليک مجاني است و در حقيقت، در قالب عقد، هبه نموده است که بعد از انتقال رسمي و امضاي سند، شخص برنده مالک حقيقي ميشود (امامي، بيتا: ٢١٢/٢)؛ لذا جوايز بانکي تحت عنوان فقهي هبه بل عوض ميباشد (مکارم شيرازي، بيتا: ١٤٦).