چکیده:
ویلیام ۱. (بیل) استیریکلند جونیور» مدیرعامل انجمن صنایع دستی منچستر پیترزبورگ و مرکز آموزش بیدول در اولین جلسه هیئت
مدیره جدید این سازمان به دور میز کنفرانس نگاه کرد و مجددا از اینکه همه چیز تغییر کرده بود» تعجب کرد. هنگامی که سازمانهای
هنری و آموزشی کوچک وی به خانههای ردیفی در ضلع شمالی پیترزبورگ منتقل شدندء جلب توجه مردم به کارهای او یک چالش
بود. در حالی که اکنون که این برنامهها به صورت یک موسسه با بودجه سالانه بیش از ۵ میلیون دلار در یک فضایی به ارزش ۷
میلیون دلار رشد کرده بودء همه به آن توجه میکردند. سرمایه داران و مشاوران به او گفته بودند که زمان آن فرارسیده که ساختارهای
رسمی و فرایندهای لازم برای تکمیل رشد سازمانها را توسعه دهیم. او ماهها قبل به سختی با این واقعیت روبرو شده بود که دیگر
او به تنهایی نمی تواند انجمن صنایع دستی و مرکز آموزشهای بیدول را اداره کند.
در حالی که در اولین جلسه هیئت مدیره نشسته بود برای او این سوال ایجاد شد که آیا دولتمردان قدمهای درستی برای نگهداشتن
سازمانهایی که در حاشیه آموزش و توانمندسازی اقتصادی برای افراد محروم ایجاد شده اندء برداشته اند یا نه؟ آیا ساختار جدید هیغت
مدیره نوآوری را که انجمن صنایع دستی و مرکز آموزشهای بیدول را بسیار موفق کرده بودء خنثی میکند؟ آیا استریکلند و اعضای
هیئت مدیره وی میتوانند راههایی برای ادامه ریسک پذیری پیدا کنند در شرایطی که در حال حاضر چیزی بیشتر از گذشته برای از
دست دادن وجود ندارد؟
خلاصه ماشینی:
(بيل ) استيريکلند جونيور، مديرعامل انجمن صنايع دستي منچستر پيترزبورگ و مرکز آموزش بيدول در اولين جلسه هيئت مديره جديد اين سازمان به دور ميز کنفرانس نگاه کرد و مجددا از اينکه همه چيز تغيير کرده بود، تعجب کرد.
در حالي که در اولين جلسه هيئت مديره نشسته بود، براي او اين سوال ايجاد شد که آيا دولتمردان قدم هاي درستي براي نگهداشتن سازمانهايي که در حاشيه آموزش و توانمندسازي اقتصادي براي افراد محروم ايجاد شده اند، برداشته اند يا نه ؟ آيا ساختار جديد هيئت مديره نوآوري را که انجمن صنايع دستي و مرکز آموزش هاي بيدول را بسيار موفق کرده بود، خنثي ميکند؟ آيا استريکلند و اعضاي هيئت مديره وي ميتوانند راه هايي براي ادامه ريسک پذيري پيدا کنند در شرايطي که در حال حاضر چيزي بيشتر از گذشته براي از دست دادن وجود ندارد؟ واژگان کليدي: کارآفريني اجنماعي، انجمن صنايع دسني، مرکز آموزش هاي بيدول ١- مقدمه سازمان هايي که توسط استريکلند رهبري و هدايت مي شدند نسب به زمان تاسيس در دهه ١٩٦٠، به طور قابل توجهي رشد کرده اند.
هيئت هاي MCG و بيدول فهميدند که اگر دو سازمان بتوانند يک فضا را به وجود بياورند، مي توانند امکانات بهتري ايجاد کنند، زيرا مي توانند هزينه هاي مربوط به ساخت تابلوهاي هر دوگروه هنري و گروه هاي آموزشي فني و حرفه اي جمع آوري کنند و در آمد هر دو برنامه ميتوان براي حمايت از عمليات هاي ساحتمان استفاده شود.
نانسي براون ، دستيار مدير اجرايي سابق MCG معتقد بود که مشاغل هنري توسط مربيان به عنوان الگويي براي اصلاح در مدارس عمومي پنسيلوانيا مورد توجه قرار گرفته است زيرا اين هنر منحصر به فرد را در يادگيري سنتي ادغام مي کند.