چکیده:
در دوقلوهای سیامی (بههمچسبیده)، اتصال دو بدن به یکدیگر منجر به شبهه تعدد یا وحدت شخصیت میگردد. بهعبارت دیگر در ارتباط با این نوع افراد، تردید حاصل میشود که آیا این دو بدن متعلق به دو شخصیت مستقل است یا متعلق به شخصیتی واحد است که بخشی از اعضای زائد در او دیده میشود. این مسئله، یکی از مهمترین اموری است که میتواند احکام مربوط به این افراد را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ چراکه تعدد شخصیت، منجر به تعدد حکم خواهد شد و بر هر فرد، حکم مستقل به او بار میگردد. در مقابل وحدت شخصیت، حکم واحدی را بر شخص مترتب میسازد؛ بهنحویکه بخش زائد بدن، متعلق حکم واقع نمیگردد. از این حیث پژوهش حاضر به شیوه توصیفیتحلیلی در پی بررسی ضوابط مختلف در تشخیص وحدت یا تعدد دوقلوهای بههمچسبیده میباشد. مهمترین یافتهها نشان میدهد ضابطه فقهی در این مسئله اتحاد یا تفارق خواب و بیداری درنظر گرفته شده که خود، ریشه در امارهای مهمتر چون تعدد یا وحدت مغز یا روح دارد و این امر از مسئله تعدد یا وحدت شخصیت در آنان پرده برمیدارد. از سوی دیگر این ضابطه و ملاک، مطابق با ضوابط طبی مسئله، یعنی وحدت یا تعدد قوای حیاتی بدن میباشد؛ زیرا مطابق قول فقها، علامت مذکور در فقه صرفاً یکی از ضوابط این امر بوده و هر آنچه بتواند در تشخیص این امر راهگشا باشد، کفایت میکند. بهطور مسلّم از مهمترین امارات در تشخیص این امر، تعدد یا وحدت قوای حیاتی در شخص است؛ زیرا قوای حیاتی و اعضای رئیسه در هر شخص بهصورت واحد وجود دارد؛ درنتیجه تعدد آنان نشاندهنده تعدد شخصیت است.
In conjoined twins, the connection of two bodies to each other leads to the suspicion of multiplicity or unity of personality. In other words, in relation to this type of person, it is doubtful whether these two bodies belong to two independent personalities or whether they belong to a single personality in which part of the extra limbs is seen. Taking advantage of descriptive-analytical method of research, the present study seeks to examine the various criteria in determining the unity or multiplicity of conjoined twins. The most important findings show that the fiqhi rule in this issue is the :union: of sleep and wakefulness or separation of the two, which itself is rooted in more important evidence such as the multiplicity or unity of the brain or soul, and this reveals the issue of multiplicity or unity of personality in the conjoined twins. Conversely, this rule and criterion is in accordance with the medical rules of the issue, that is, the unity or multiplicity of vital organs of the body, since according to the foqaha (Islamic jurists), the sign mentioned in fiqh is only one of the criteria for this matter, and anything that can help in recognizing this matter is sufficient. Indubitably, one of the most important pieces of evidence in recognizing the mentioned issue is the multiplicity or unity of vital organs in the individual, as the vital powers and the leading organs of the body exist in each person as a unit, and thus, their multiplicity indicates the multiplicity of personalities.
خلاصه ماشینی:
درنتیجه چنانچه بهلحاظ شخصیتی دوقلوی بههمچسبیده فردی واحد محسوب گردد یا متعدد دانسته شود، وضعیت او از حیث تعدد یا وحدت در تمامی احکام لحاظ خواهد شد و چنین نیست که نسبت به مسئلهای مانند ارث، این ضابطه لحاظ شود، اما در بقیه امور نادیده گرفته شود یا بهنحو دیگری حکم گردد.
مسئله سوم در این باب این است که آیا این اماره (معیار خواب و بیداری) تعبدی است و تنها ملاک تشخیص تعدد و وحدت میباشد یا اینکه یکی از طرق و امارات در این مسئله بهشمار میرود؟ قبل از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که فقها سرّ قضاوت عادلانه امام (ع) و دلیل ایشان در ذکر این علامت خاص را از آن جهت دانستهاند که اولاً روایت مذکور، ملاک حکم را مرکز عصبی میداند، پس اگر هدایت واحدی دو بدن و سر را جهت دهد، یک شخص محسوب میشود، اما هنگامی که هر بخش، با سیستم عصبی مستقل از دیگری اداره شود، دو شخص بهشمار میروند و بهترین راه برای شناخت اینکه آیا سیستم عصبی که بدن انسان را اداره میکند یکی است یا دوتا، خواب و بیداری است؛ چنانچه دو بدن با یک سیستم عصبی اداره شود، امکان ندارد یکی از دو سر بیدار باشد و دیگری در خواب، پس چنین چیزی دلالت بر این دارد که دو مغز مختلف، دو فرمان متفاوت را صادر میکند و درنتیجه دو اثر متضاد را بهدنبال میآورد (فلسفی، بیتا: ج1، ص94).
در فقه امامیه تنها از گروه دوم یاد شده و ضوابط تشخیص تعدد یا وحدت در ارتباط با این قسم از دوقلوها ذکر گردیده است.