چکیده:
مقاله حاضر عطف به بند هفدهم «سیاستهای کلی نظام قانونگذاری» مبنی بر «ترویج و نهادینهسازی فرهنگ رعایت، تمکین و احترام به قانون و تبدیل آن به مطالبه عمومی» پیرامون این سؤال مقوّم میشود: «علل تکریم قانون در جوامع بشری چیست؟». سؤال حاضر مستلزم توجه به دو بُعد ایجابی و سلبی موضوع است. در بعد ایجابی به عواملی میپردازد که لحاظ کردن آنها در قوانین و سیاستگذاریها میتواند منجر به رعایت قانون و تکریم آن شود و در بعد سلبی به علل و عواملی میپردازد که از حرمت قانون و تبعیت از آن میکاهد. در بعد ایجابی به عواملی چون لزوم درج اصول اساسی و فضائل اخلاقی در قانون، روش و رویه عادلانه مقنن، اجرای صحیح قوانین و ترفیع کیفیت مدیریت عمومی توجه شد و در بعد سلبی از عوارض افراط در ستایش از قانون، نفوذ و رسوخ عادات و سنن استبدادی و فقدان حقوق شهروندی بهمثابه عواملی که در تباین تام و تمام با تکریم قانون است، صحبت به میان آمد.
Attending to the seventeenth paragraph of the ‘General Policies of the Legislative System’ on ‘Promoting and institutionalizing the culture of observance, compliance with and respect for the law and turning it into a public demand’, the present study seeks to find the answer to the following question: What are the reasons for honoring the law (respect for law) in human societies? The question requires attention to both affirmative and negative dimensions of the issue. In the positive dimension, it deals with the factors that including them in laws and policies can lead to observing and respecting the law, and in the negative dimension, it deals with the causes and factors that reduce the sanctity of the law and diminishes the obedience to law. In the affirmative dimension, factors such as the need to include the basic principles and moral virtues in the law, fair legislative methods and procedures taken by the legislator, proper implementation of laws and improving the quality of public administration were taken into consideration. With regard to the negative dimension, some topics such as the side efects of exteremism in praising the law, the penetration of authoritarian customs, and the lack of civil rights as factors in stark contrast to respect for the law are discussed
خلاصه ماشینی:
در بعد ایجابی به عواملی چون لزوم درج اصول اساسی و فضائل اخلاقی در قانون، روش و رویه عادلانه مقنن، اجرای صحیح قوانین و ترفیع کیفیت مدیریت عمومی توجه شد و در بعد سلبی از عوارض افراط در ستایش از قانون، نفوذ و رسوخ عادات و سنن استبدادی و فقدان حقوق شهروندی بهمثابه عواملی که در تباین تام و تمام با تکریم قانون است، صحبت به میان آمد.
اول اینکه اصلاً چرا قانون باید تکریم شود و تحکیم پایههای آن به یک مطالبه عمومی تبدیل شود؟ سؤال دم این است چگونه، با چه تدبیر و اقدامی میتوان شأن و منزلت قانونگرایی را در جامعه بالا برد؟ پاسخ به این سؤالات مستلزم توجه به تحولات تاریخی و تطور اندیشههاست.
با این توصیف اگر قانون برآمده از ضروریات روابط اجتماعی و در جهت ارزشها و خیر عمومی جامعه و متعیّنکننده آزادیهای فردی است، چرا قانونهایی با وجود تمامی شرایط پیشگفته مورد احترام نیستند؟ مهمترین علت چنین پدیدهای را میتوان در عدم وجود احساس تعلق فرد به دولت ـ کشور و نبود رابطه درونی میان فرد و قانون جستجو نمود.
برای مثال یکی از اصول حاکمیت قانون بهمعنای حکومت قانون در یک سیستم، این است که کلیه قوانین منتشرشده مطابق با هنجارها و معیارهای حقوق بشر باشد و کلیه افراد و نهادها، اعم از عمومی و خصوصی از جمله خود دولت، در برابر قوانین یکسان باشند.