چکیده:
اصطلاح معنویت در سازمان که زمانی واژهای تابو قلمداد شده و بیشتر در ادبیات عامهپسند مطرح بود، امروزه در حال رخنه کردن در همه حوزههای مطالعاتی مدیریت و سازمان است (4). هوش معنوی، سطحی متعالی از ادراک است که دارنده آن را قادر میسازد تا با نوعی از عمق نگری ناشی از توجه به نیرویی ماورای عالم ماده به مسائل و پدیدههای عالم هستی نظر کند. از طرف دیگر نظریه سازمان یادگیرنده در علم مدیریت، با طرح شدن موضوع حکمت سازمانی، عمق و وسعت تازهای یافته است. سازمان حکمت مدار، که در سلسله مراتب دانشی، در راس هرم قرار دارد، سازمانی است که مبنای فعالیتهایش دوراندیشی، افعال حکیمانه، تفکر سیستمی ونحوه استفاده صحیح از دانش است. در تحقیق از ادبیات حکمت سازمانی، موضوع معنویت و هوش معنوی جایگاه ویژه ای دارد که نیازمند تبیین دقیق است. ما در این مقاله به تحقیق در زمینه رابطه هوش معنوی با حکمت سازمانی و سازمان حکمت مدار پرداختیم و این رابطه را در قالب 3 مدل جداگانه تنظیم کردیم که همگی حاکی از این حقیقت است که وجود معنویت در سازمان یک پیشنیاز اساسی برای شکلگیری حکمت سازمانی و تشکیل سازمان حکمت مدار است.
خلاصه ماشینی:
مساله اصلی تحقیق در این مقاله نیز به بررسی ارتباط هوش معنوی با شکلگیری حکمت سازمانی و تشکیل سازمان حکمت مدار اختصاص دارد.
بیان مساله: موضوع اصلی این تحقیق درباره نحوه ارتباط هوش معنوی و حکمت سازمانی می باشد که برای این تحقیق ابتدا راجع به مفاهیم معنویت، هوش معنوی، حکمت سازمانی و سازمان حکمت مدار تحقیق کرد و سپس به تحقیق درباره این رابطه می پردازیم.
از نظر لائوتزو برای حکیم شدن باید با محیط طبیعی هماهنگ شد و با آهنگ طبیعی زندگی کرد؛ بنابراین، یکی از راه های رسیدن به حکمت که توانایی استفاده عملی از دانش است، تجربه می باشد.
با این نگاه میتوان نتیجه گرفت که به هر میزان کارکنان یک سازمان شخصا" افرادی معنوی تر باشند آنگاه شرایط برای شکلگیری حکمت سازمانی و تشکیل سازمان حکمت مدار مهیاتر می شود البته باید به این نکته توجه داشت که معنویت تنها یکی از عوامل تقویت حکمت فردی است و در کنار آن باید به پارامترهای دیگری که ذکر آنها گذشت نیز توجه داشت.
در بحث هوش معنوی نیز همانطوریکه ذکر شد، فرد دارای این هوشمندی، با نگرشی رابطه مند با یک منبع لایزال با مسائل مواجه می گردد که در نتیجه سبب ترفیع اعتقادات و پنداشتهای فرد در جهت فهم حقیقت و انجام عمل صحیح میگردد، لذا شرایط برای انجام عمل حکیمانه و تقویت فرهنگ حکمت مدارانه در سازمان فراهم می شود.