چکیده:
صفات الهی به ویژه صفت علم، از جمله مهمترین و در عین حال جدال بر انگیز ترین مسائلی است که متفکران بدان پرداخته اند. یکی از انحاء علم که در شریعت به خداوند نسبت داده شده علم حادثِ اختباری است. از یک سو حق تعالی در قرآن کریم خود را به این نحوه از علم خوانده، از سوی دیگر التزام به ثبوت ظاهر چنین معنایی مستلزم فسادهای متعدد ا ز جمله تغیّر در ذات و صفات الهی است. از این رو اندیشمندان مسلمان در تفسیر این آیات، توجیهات مختلفی را بیان کردهاند. ابن عربی به عنوان یکی از بر جستهترین اندیشمندان مسلمان در باب این آیات تفاسیری را ارئه داده است. این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده، میکوشد با بررسی آثار ابن عربی و شارحانش، دیدگاه محی الدین در باب استناد علم حادث به حق تعالی را تبیین و ارزیابی کند. حاصل این بررسیها چنین است که ابن عربی سه تفسیر پیرامون علم حادث مطرح کرده است. از این تفاسیر، او به دو تفسیر صراحتا اشاره کرده و تفسیر سوم بر اساس اشارات، مبانی و تصریحات برخی شارحان وی به دست میآید. به نظر میرسد در میان این سه تفسیر، تفسیر دوم او (استناد علم به مظهر تام حق تعالی) نه تنها از دو تفسیر دیگر بلکه از تمام تفاسیری که تاکنون ارائه شده، برتر بوده و همچنین مطابق روایات نقل شده از ائمه معصومینb نیز میباشد.
خلاصه ماشینی:
در اين ديدگاه مقصود از اين آيه که مي فرمايد «و لنبلونکم حتي نعلم المجاهدين منکم و الصابرين »، آن است که ما آزمايش مي کنيم تا علم قديم ما، به مجاهد و صابر حادث تعلق بگيرد (جامي ، ١٤٢٥: ٩٣؛ طوسي ، ١٣٨٩، ج ٨: ١٨٧) گروه ديگري از متفکرين معتقدند مقصود از علم در اين آيات ، شهود است (ميبدي ، ١٣٧١، ج ٥: ٦٥٠؛ گنابادي ، ج ٢: ٤٦٠)، زيرا اگرچه اشياء پيش از وجود عيني ، از ازل نزد حق تعالي معلوم اند اما مشهود او نيستند؛ شهود نوع خاصي از علم است که پس از مرتبه آفرينش ، حادث شده و به وجود خارجي اشياء تعلق مي گيرد.
بر اساس استقراي نگارنده ، محي الدين و شارحان مکتب وي ، از آيات مذکور سه تفسير مختلف ارائه مي دهند که دو تفسير آن به نحو ديگري توسط برخي مفسران از غير اهل عرفان نيز نقل شده است که در ادامه به تفاوت بيان آنها با تفسير ابن عربي اشاره مي شود.
براي فهم اين مسأله بايد ابتدا بايد توجه داشت در قلمروي عرفان ، حق تعالي وجود محض و نامحدودي است که نه متعلق شهود عارف قرار مي گيرد و نه از طريق مفاهيم و نظر مي توان ماهيتي برايش در ذهن حاصل کرد که حکايت تام و تمام از او کند (جامي ، ١٣٨٣: ٣٤؛ ابن عربي ، ١٩٤٦، ج ٢: ٢٤٥) ازاين رو، به عقيدة ايشان آنچه ماسوي از حق تعالي درک مي کنند، ناظر به مراتب تعينات علمي و خارجي اوست .
بر اساس برخي عبارت ، ابن عربي و همچنين شارحان کلام وي ، مقصود از علم حادث تابع متأخر از مقام ذات ، علمي يا نسبت علميه اي است که به اعيان ثابته تعلق گرفته است (جامي ، ١٤٢٥: ٩٣ ؛ ابن عربي ، بي تا، ج ٤ : ٣٤٥؛ قيصري ، ١٣٧٥: ٤٢٦).