چکیده:
مقاله حاضر حاصل مطالعهای معناشناختی در باب قصیده تأئیه کبری سروده شاعر صوفی مشرب مصری عمر بن فارض است.
نویسنده مقاله در آغاز با ارائه گزارشی از زندگی شاعر و شروح و تحقیقاتی که تاکنون در باب شعر و اندیشه و مشرب وی در شرق و غرب
صورت گرفته به نقد آنها میپردازد. از نظر وی تفسیر و توضیح اشعار ابن فارض بر مبنا و الگوی عرفان محییالدین بن عربی ـ که تاکنون
رواج داشته ـ کاری نادرست بوده و به خلط مبحث و مشرب و نتیجتا دور شدن از شعر و اندیشه ابن فارض منجر شده است. نویسنده برای
رفع این مشکل و برای مکشوف ساختن آنچه شاعر صوفی مشرب ما درصدد بیان آن بوده به الگوی معناشناسی که الگویی جدید در
مطالعات ادبی است متمسک میشود و با تطبیق آن بر مهمترین قصیده ابن فارض، تائیه کبری به نتایج قابل توجهی میرسد. وی در این
راستا الفاظ اصلی و کلیدی قصیده را نشان و توضیح میدهد و از طریق آنها تفاوت میان مشرب ابن عربی و ابن فارض را روشن میدارد.
خلاصه ماشینی:
"3. و سرانجام شاعر حقیقت خویش را در ورای همه این اشکال و صور و مظاهر در «جمع فعلی» و یا «فعل جمعی» که در سراسر هستی امتداد دارد کشف میکند: وعدت بامدادی علی کل عالم علی حسب الافعال فی کل مدة ولولا احتجابی بالصفات لاحرقت مظاهر ذاتی من سناء سجیتی49 (716 و 717) در بحار این جمع فعلی و فاعلیت در همه چیز، و از عمق اندماج و یکی شدن کامل در آن، شاعر به خود تردیدی راه نمیدهد که چنین نغمه سر کند: ولولای لم یوجد و لم یکن شهود، و لم تعهد عهود بذمة ولاحی الا عن حیاتی حیاته و طوع مرادی کل نفس مریدة ولاقائل الا بقولی محدث ولاناظر الا بناظر مقلتی50 (638ـ640) و معنای این جمع فعلی را در این ابیات شرح میدهد: و فی عالم الترکیب فی کل صورة ظهرت بمعنی عنه بالحسن زینت و فی کل معنی لم تبنه مظاهری تصورت لافی هیئة صوریة51 (643 و 644) شاعر در اعماق این «من جمعی» با تمامی مظاهری که در چشم ادراک سطحی ما متنافر و متناقض به نظر میآیند انس و الفت میگیرد و هماغوش میشود و از اینرو میگوید: شهودی بعین الجمع کل مخالف ولی ائتلاف، صده کالمودة52 (389) اما ملاحظه میکنیم که برای حقیقت این «من جمعی» تعریفی واضح و روشن در قصیده عرضه نشده است."