چکیده:
متون ادب کلاسیک فارسی، از جمله نمودهای بارز میراث فرهنگی ایران است که تأمل دقیق و دانشورانه در آنها میتواند زوایای ناخواندهای از متن و بطن اندیشۀ ایرانی را در معرض خوانش مخاطبان قرار دهد. در رسیدن به چنین هدفی، بیش از هر چیزی باید شکل سختهتری از این متون در دست داشت؛ چرا که گذر زمان، به دلایل مختلفی چه بسا گرد فراموشی، غفلت، حذف، جابهجایی و حتّی دگردیسی بر بافت و ساخت آنها افشانده است و به تبع آن، خوانشهای گوناگون و حتّی گاهی متضاد از برخی وجوه این متون عرضه کرده، که در مواردی نه اندک، مخاطب را متحیر و گاهی سردرگم کرده است. بنا به چنین ضرورتی، در این جستار، متون شاخص چندی را با تأکید بر نسخ مختلف و نکات خاص مرتبط با نرد و شطرنج، به روش توصیفی- تحلیلی و البته با شیوۀ استقرائی به صورت انتقادی بازخوانی کردیم. در شواهد بازخوانی شده، ضمن پاس-داشت تمام تلاشهای عالمانۀ صورت گرفته، به نمودهای بارز اختلاف سلیقه، برداشتهای ذوقی، تحریفهای نامعمول، پیشنهادهای من عندی و... رسیدیم و این موارد را با مخاطب به اشتراک گذاشتیم. نکتۀ مهم و در عین حال تأسفبار این است که اغلب این بدخوانیها، کجخوانیها و من عندی خوانیهای اولیه به نوشتههای شارحان بعدی نیز عیناً منتقل شده که به تبع آن، خوانش متون را برای مخاطبان، حتّی مخاطبان فرهیخته سخت کرده است. امیدواریم پژوهش پیش رو با پیشنهادهایی، گامی در راه اصلاح برخی خطاهای راه یافته در متون بردارد.
Persian classical literature texts are among the prominent manifestations of Iran cultural heritage, in which careful and scholarly reflection can expose to the audience unread angles of the text and Iranian thought. To achieve such a goal, one must have a more rigorous form of these texts more than anything else; because the passing of time may have caused forgetfulness, neglect, deletion, displacement and even metamorphosis on their texture and construction for various reasons. As a result, it has offered different and even sometimes readings contradictory to some aspects of these texts, which in few cases, has puzzled and sometimes confused the audience. So, due to this necessity, we read some leading texts emphasizing different versions and special points related to backgammon and chess. We used a descriptive-analytical method and reread the texts in an inductive manner critically. In reread evidence, while defending all the wise efforts made, we got different obvious manifestations, taste perceptions, unusual distortions, my suggestions, etc., and shared these with the audience. The important and at the same time sad point is that most of these misreadings and early my readings have been transferred to later commentators' writings, which has made it difficult for audiences, even educated ones, to read the texts. We hope this study, with some suggestions, take a step towards correcting some errors found in the texts.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ مذکور، جزو معدود پژوهشهایی است که کمکحال علاقهمندان این حوزه است؛ «حافظ و عرصۀ شطرنج»(سليم نيساري، 1384)، نیساری در این پژوهش، به شرح بیت «مباش غره به بازی خود که در ضرب است/ هزار تعبیه در حکم پادشاهانگیز» پرداخته و خوانشی متفاوت برای این بیت پیشنهاد داده است؛ «شطرنج به روايت شاهنامه»(نصرت صفينيا، 1386)، با رویکرد توضیحی به داستان چگونگی ساختهشدن شطرنج در شاهنامه پرداخته است؛ «اقتراح بیتی از دیوان حافظ»(ناصر علیزاده و مهدی رمضانی، 1392)، نگارندگان در این پژوهش، به بررسی بیت «تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند/ عرصۀ شطرنج رندان را مجال شاه نیست» پرداخته و معنی متفاوتی نسبت به اکثر شروع ارائه کردهاند؛ «گونهاي از بازی شطرنج در شاهنامۀ فردوسی و سنجش آن با انواع ديگر»(مهدي رمضاني و احمد گلي، 1394) نیز معرف نوع خاصی از بازی شطرنج در شاهنامه است؛ در جستار «مضمونآفرینی و نمادپردازی از شطرنج در متون منظوم عرفانی»(مهدي رمضاني و ناصر علیزاده، 1395)، رویکرد نویسندگان غالباً معطوف به مضمونآفرینی و نمادپردازی از این بازی است؛ «دقایق بازی نرد در متون ادب فارسی» (مهدي رمضاني و ناصر علیزاده، 1396)، بیانگر نکاتی چند در مورد بازی نرد در متون کلاسیک است؛ همچنین در مقاله «بررسی تطبیقی کارکرد شطرنج در شعر شاعران دورۀ عباسی و شاعران فارسی مکتب عراقی و آذربایجان»، (علی قهرمانی و معصومه قهرمانپور، 1397) هر چه هست، مربوط به شواهد ادبیات عربی است و از متون فارسی جز مواردی انگشتشمار، خبری نیست؛ عناوین دو مقاله «رخ شطرنج، همان قلعه نیست (بررسی تفاوتهای مهرۀ "رخ" با "قلعه" در شطرنج با تکیه بر متون کهن ادب فارسی)» و «بازخوانی انتقادی شروح آثار خاقانی و نظامی با تکیه بر برخی از اصطلاحات بازیهای نرد و شطرنج»(شیرزاد طایفی و مهدی رمضانی، 1399) نیز خود گویاست.