چکیده:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت ارتباط موثر بین فردی بر بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار در سال 1400-1399 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. 20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. گروه آزمایش در طول هشت جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش مهارت ارتباط موثر بین فردی دریافت کردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل ازلحاظ پسآزمون ابعاد بیمیلی زناشویی با کنترل پیشآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش مهارت ارتباط موثر بین فردی (با کنترل اثر پیشآزمون بهعنوان عامل همپراش روی پسآزمون) برافزایش هر یک از ابعاد بیمیلی زناشویی شامل از پا افتادگی جسمی (0/001=F، 13/43=P و 0/621=Eta)، از پا افتادگی عاطفی (0/012=F، 21/54=P و 0/572=Eta) و از پا افتادگی روانی (0/02=F، 15/86=P و 0/645=Eta) در مرحله پسآزمون تاثیر معناداری داشته است. مهمترین نتایج این پژوهش، موثر بودن آموزش مهارت ارتباط موثر بین فردی بر بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار میباشد. ازاینرو به مشاوران خانواده و روان شناسان توصیه میشود گامهای موثری در جهت حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی زناشویی زنان بردارند.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of effective interpersonal communication skills training on marital reluctance of women with incompatible spouses in 2020-2021. The research design was a quasi-experimental pretest and posttest with a control group. The sample size was 40 people who were selected from the mentioned population by simple random method. 20 people were assigned to the experimental group and 20 people to the control group. During the eight sessions, the experimental group received 90 minutes of effective interpersonal communication skills training in each session. Multivariate and univariate analysis of covariance were used to analyze the data. The results showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of post-test dimensions of marital reluctance with pre-test control. Effective interpersonal communication skills training (by controlling the effect of pre-test as a co-opting factor on post-test) on increasing each dimension of marital reluctance including physical exhaustion (F = 13.43, P = 0.001 and 0.621 = Eta), emotional exhaustion (F = 21.54, P = 0.012 and Eta = 0.572) and mental exhaustion (F = 15.86, P = 0.002 and Eta = 0.645 ) Had a significant effect on the post-test stage. The most important results of this study are the effectiveness of effective interpersonal communication skills training on marital reluctance of women with incompatible spouses. Therefore, family counselors and psychologists are advised to take effective steps to maintain and improve the quality of women\'s marital life.
خلاصه ماشینی:
اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار مريم فتح الهي مطلق1، مختار عارفي2 * گروه روانشناسی و مشاوره، واحد كرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامي، كرمانشاه، ايران.
فصلنامه راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی، دوره چهارم، شماره سیزدهم، بهار 1401، صفحات 100-90 چکیده هدف از اين پژوهش، بررسي اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار در سال 1400-1399 بود.
آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی (با کنترل اثر پیشآزمون بهعنوان عامل همپراش روی پسآزمون) برافزایش هر یک از ابعاد بیمیلی زناشویی شامل از پا افتادگی جسمی (43/13=F، 001/0=P و 621/0=Eta)، از پا افتادگی عاطفی (54/21=F، 012/0=P و 572/0=Eta) و از پا افتادگی روانی (86/15=F، 002/0=P و 645/0=Eta) در مرحله پسآزمون تأثیر معناداری داشته است.
مهدوي (1398) در پژوهشي تحت عنوان «تأثیر Bass Shiling, Bacoum, Burnett &Rogland Hansson & Lund bland Kelly & Conley مؤثر بین فردی بر بیمیلی زناشويي و بهداشت روان زوجهای شهر تهران» به اين نتيجه رسيد كه مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بیمیلی زناشويي و بهداشت روانی آنها شده است.
لذا با توجه به پيشينه پژوهش و افزايش بیمیلی زناشويي، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر کاهش بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار تأثیر د > روش پ > پژوهش حاضر با توجه به هدف كاربردي و شيوه اجرا نيمه آزمايشي و از نوع طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است.
بحث و نتیجهگیری هدف از انجام اين پژوهش بررسي اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بیمیلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار بود.