چکیده:
بینامتنیت پسااستعماری نظریة نوین بینامتنی است که هدف آن تحلیل روابط بینامتنی متون کشورهای استعمارشده با متون غربی و میزان تأثیرپذیری از آن است. هستة مرکزی این مطالعات را هژمونی فرهنگی تشکیل میدهد. نظریهپردازان پسااستعماری معتقدند استعمارگران با القای فرهنگ غرب بهعنوان فرهنگ برتر، کشورهای فرودست را رضایتمندانه به اطاعت از خود وامیدارند و متنها به عنوان یک رسانة مهم نقش اساسی در این زمینه دارند. بریقالماس نبیل فاروق نمونهای از داستان عربی در ژانر جاسوسی است که شواهد بیانگر برگرفتگی آن از یک داستان انگلیسی بهنام الماسها ابدیاند است. پژوهش حاضر تلاش نموده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریة پسااستعماری هومیبابا به چگونگی ایجاد رابطه توسط نویسندة آن بهعنوان سوژة استعمارزده با متن غربی بپردازد. نتایج حاصل حاکی از آن است که اولاً در رابطة برگرفتگی این داستان تغییر و جایگشت جدی بر تقلید غلبه دارد؛ ثانیاً اقتباس این مؤلف شرقی از سبک جاسوسی غربی آگاهانه بوده و نه تنها منجر به تقلید کورکورانه نشده، بلکه عاملی گشته برای بهرخکشیدن توان او در تولید متون جدید همراه با حفظ فرهنگ عربی و دعوت دیگر فرهنگها به پیوند و احترام به انسانیت فارغ از رنگ و نژاد.
Postcolonial intertextuality is a new intertextual theory that aims to analyze the intertextual relations between the texts of the colonized countries and the Western texts.The central core of these studies is culture and cultural hegemony. Spy literature is one of the types of texts produced in the Western countries adapted from the West.“Diamond Shine” is an example of an Arabic story in the spy genre, with evidence evolving from an English story “Diamonds are forever”. The present study has attempted to describe how Homi-baba's post-colonial relationship with the Western text was established by its author as an analytical-descriptive method, based on post-colonial theory. The results show that, firstly, in the context of this story's serious implication, the dominance of imitation is dominated by imitation; secondly, this eastern author's adaptation of the Western spy style was conscious and not only did not lead to blind imitation but also a factor in the emergence of power. He produced new texts along with preserving and introducing Eastern-Arab culture and inviting other cultures.
خلاصه ماشینی:
از ديدگاه ايشان متن ها ابزار اصلي هژموني فرهنگي و از مهم ترين شيوه هاي سلطه گري يا سلطه ستيزي هستند؛ چراکه از سويي استعمار که غرب نماد آن است ، از متن ها براي تصويرسازي از خود و ديگري و تغيير هويت مناطق تحت سلطه بهره ميبرد و از سويي ديگر، متون شرقي به تقابل با متون استعماري برمي - خيزند و همين امر سبب روابط بين متن ها ميشود.
پيشينۀ تحقيق اکثر پژوهش هاي انجام يافته در زمينۀ هژموني فرهنگي در حوزة علوم سياسي و اجتماعي مي - باشد؛ اما اين مفهوم در زمينۀ ادبيات هم مورد توجه قرار گرفته و پژوهش هايي در اين راستا به نگارش درآمده است ، مانند: 781 :Hybridity 2 :Identity 3 :Policer Fiction 4 :Diamonds Are Forever 5 :Ian Fleming 6 :Nabil Farooq "/> 330 رسالۀ دکتري در حوزة زبان شناسي (١٣٩٣)با عنوان : «هژموني زبان انگليسي: رويکردها، نگرش ها و راهبردها»، نوشتۀ حسين داوري که هژموني زبان انگليسي و اثرات آن را بر روي ساير زبان ها با رويکردي تحليلي مورد مطالعه قرار داده است .
براي اين کار نبيل فاروق در ابتدا دست به تقليد از ژانر جاسوسي ميزند که به شدت مورد استقبال مردم و به ويژه جوانان قرار گرفته است ، و سپس دست به آفرينش قهرماني به نام ادهم صبري ميزند که شباهت فراواني به جيمز باند داستان هاي فلمينگ دارد.
Translated by Abd Al-Karim Govahee, Tehran: Islamic Culture Publishing Office, 1992.