خلاصه ماشینی:
"بازیگر باید(این باید خیلی الزامی نیست ولی بهتر است که در مورد توجه قرار بگیرد) دربارهءنقش خود از کارگردان توضیح بخواهد و صرفا به دادههای سطحی وی اکتفا نکند.
بازیگر باید از ذهنیت کارگردان نسبت به شخصیت مربوطه آگاه باشد و دربارهء آن بحث و گفتگو کند،زیرا این راه بهترین وسیلهای است که میتواند ضریب خطا و فاصله بین ذهنیت بازیگر و کارگردان دربارهء یک نقش را کاهش دهد.
به نظر من باتوجه به چنین شرایطی که بر شمردم تمرین یک نقش نمایشنامه برای بازیگر باید به تناسب شرایط محیطی و شخصیتی بازیگران دیگر که در گروه اجرایی حاضرند،شکل بگیرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مهرداد ضیایی 1-بازیگر تابع کسی است که توانایی اجرای نقش را دارد،اما باید به او گفت که چه کار باید بکند و در بهترین شکلش آن چیزی را که کارگردان میخواهد به اجرا در میآورد.
درست است که آنچه متن میسازد باید بهعنوان پایهء ساخت شخصیت مورد استفاده قرار بگیرد،ولی امکان دارد،هزاران اتفاق دیگر نیز به وجود بیاید که منجر به عقیم ماندن نقش بشود.
در تئاتر این اتفاق رخ میدهد و بازیگر اجرا کند و از او بخواهد وارد شود،احتمال دارد نتواند نقش را به درستی به صحنه ببرد.
بازیگر باید در این مدت بتواند با متن آشنا شود از طریق روخوانی و تبادل اطلاعات با بازیگران دیگر،به دانش و ایده جدیدی در نقش خود برسد.
به همین خاطر بازیگر پیش از آنکه به فرامتن در یک نقش بیندیشد باید به خود متن به عنوان شناسنامهء ساده و مستقل نگاه کند و به ارزیابی بپردازد."