چکیده:
تاثیر شبکههای اجتماعی بر مشارکت سیاسی در محیط طبیعی و حقیقی بسیار مورد توجه بوده لیکن تحقیقات تجربی بسیار کمتری به چگونگی پیوند و تاثیر شبکههای اجتماعی مجازی و اینترنتی بر رفتار مشارکت جویانه شهروندان در امورسیاسی پرداخته است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی این امر است که آیا شبکههای اجتماعی مجازی میتوانند بر مشارکت سیاسی دانشجویان تاثیر بر جای گذارند؟ بر این اساس پژوهش حاضر پاسخ مسئله خود را نخست در میان تقریرات نظری و فکری موضوع در علوم اجتماعی و سیاسی جستجو نمود و در نهایت فرضیه خود را از طریق پرسشنامه در میان دانشجویان دانشگاه قم به آزمون تجربی گذاشته است. اعتبار پرسشنامه مذکور، به روش صوری، و پایایی آن، به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده و دادهها از طریق نرم افزار SPSS تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم شبکههای به سه بعد افقی، عمودی و انسجام اجتماعی به همراه در نظر گرفتن پنج وجه از مشارکت سیاسی یعنی رأی دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسؤولین سیاسی و اجتماعی (سطح یک)، آزادی بیان و شرکت در تشکّلهای فعال سیاسی و نقد و ارزیابی عملکرد نهادهامسؤولین و ساختار حکومتی(سطح دوم)، نامزد شدن جهت پُستها و کرسیهای سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی(سطح سوم)، دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درونساختاری(سطح چهارم) و سرانجام سطح پنجم: اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادهای سیاسی. یافتههای پژوهش نشان داد که شبکههای افقی بیشترین تاثیر و شبکه های عمودی کمترین تاثیر را بر مشارکت سیاسی کاربران شبکههای اجتماعی مجازی داشته است.
خلاصه ماشینی:
از اين منظر، مسـاله اصـلي پژوهش اين است که آيا شبکه هاي اجتمـاعي آنلايـن مـيتواننـد بـر مشـارکت سياسـي دانشجويان نيز تاثيرگذار باشد؟ چه جنبه هايي از رفتار مشارکت جويانه آنان در امور سياسي از اين منظر قابل تبيين است ؟ در پاسخ به پرسش فوق ، اين فرضيه قابل پيجـويي اسـت که سرمايه اجتماعي حاصل از پيوندها و تعاملات افراد در شـبکه هـاي اجتمـاعي آنلايـن ٥ ميتواند بر ميزان مشارکت و رفتار سياسي شهروندان و دانشجويان اثر مثبت داشته باشـد.
نکتـه مهـم ايـن اسـت کـه پاتنـام از جملـه کسـاني اسـت کـه استدلال ميکند شبکه هاي اجتماعي آنلاين نميتوانند به عنوان بخشي از سرمايه اجتماعي بــه اعتمــاد، همکــاري و مشــارکت سياســي منتهــي شــوند و تعــاملاتي کــه در فضــاي مجـازي رخ مــيدهــد، نمــيتوانــد بـه رشــد و تقويــت ســرمايه اجتمــاعي کمــک کنــد (١٩٩٣ & stoll، ١٩٩٥ ,Putnam)؛ زيرا معتقد است پيامد رفت وآمد گمنام در فضاي مجـازي، فقدان مسئوليت و تعهد اجتماعي است و رسيدن به اجمـاع در بـين کـاربران شـبکه هـاي مجازي به سختي صورت ميپذيرد و احساس انسجام کم تـري درپـي خواهـد داشـت .
دليل ديگر ميل افراد به مشارکت مدني و سياسي در شبکه هاي اجتماعي مجازي، تکثر حضور افراد در اين محيط است که زمينه و پشتوانه ي انتقال اطلاعات و بسط و مشـارکت در آن را فرآهم مينمايد.
)2001( The Internet, 1995-2000: Access, Civic Involvement and Social Interaction, American Behavioral Scientist, 45.
Internet Use and Social Capital: The Strength of Virtual Ties.