چکیده:
محیط یکی از مهمترین عوامل موثر در امر آموزش میباشد. توجه به شاخصهها و معیارهای طراحی محیطی میتواند موجبات ساختن هرچه بهتر دانش در دانشجویان را فراهم آورد. هدف این تحقیق آن است که با کاربست نظریه ساختگرایی به ارائه راهبردی نظری جهت ایجاد محیط آموزش رویداد محور معماری بپردازد. پرسش پژوهش بدین صورت است که فضاهای آموزش معماری برای اینکه بتوانند بستر آموزشهای رویدادمحور و ساختگرا قرار بگیرند، باید شامل چه ویژگیهایی باشند. پژوهش بهصورت کیفی با پیامد کاربردی، هدف توصیفی-پیمایشی، ازلحاظ زمانی مقطعی و منطق استنتاجی است. ابتدا شاخصهای محیطهای آموزشی ساختگرا و رویداد محور از مبانی نظری استخراج و تجربیات جهانی ایجاد چنین محیطهایی بررسیشدهاند. پسازآن دانشجویان ترم سوم و چهارم کارشناسی ارشد معماری دانشگاههای شیراز بهعنوان نمونه انتخاب و با ابزار مشاهده و پرسشنامه به سنجش شاخصهای ساخت-گرایی در محیطهای آموزشی آنها پرداختهشده است. پساز شناخت و اولویتبندی چالشهای موجود راهکارهایی جهت ایجاد محیطهای آموزشی رویدادمحور ارائهشده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عدم ارتباط محیط آموزشی با محیط کار مهمترین عامل در ناکارآمدی محیط است. همکاری با کتابخانهها، موزهها، کارگاههای ساختمانی و فضاهای شهری، تجهیز فضاهایی جهت استفاده همزمان دانشگاههای شهر یا استان، برگزاری نمایشگاهها و داوریهای جمعی و فرادانشگاهی میتوانند در جهت افزایش کارایی موثر باشند.
the environment is one of the most important factors in education. considering the characteristics and criteria of environmental design can construct new understandings and knowledge for learners. this study aims to present a theoretical strategy for creating an event-based architecture education environment using constructivist theory. the research question is what are the characteristics of appropriate architectural education spaces with event-based and constructivist education? this research is qualitative with practical consequences. the descriptive survey goal is cross-sectional in terms of time and inferential regarding logic. the indicators of constructive and event-based educational environments are identified from theoretical studies. global experiences of constructive-learning environments have been explored. then, shiraz universities' graduate students, educated in the third and fourth semesters, have been selected as a sample. and the criteria of constructivism in their educational environments have were assessed with the tools of observation and questionnaire. after identifying and prioritizing the challenges, solutions were provided to create event-based learning environments. the results indicate that the lack of relationship between the educational environment and the work environment is the most important factor in the inefficiency of the university environment. cooperation with libraries, museums, construction workshops, and urban spaces and equipping spaces for simultaneous use of city's universities, holding exhibitions, and group judging between different universities can be influential by applying constructivist theory to increase the efficiency of academic environments.
خلاصه ماشینی:
آشنايي با آراي نظريه پردازان آموزش ساخت گرا (منبع : نگارندگان برگرفته از ديويي، ١٩٢٥-١٩٨١؛ شريعتمداري، ١٣٩٧؛ فيروزي، کرمي، سعيدي رضواني و کارشکي ١٣٩٤؛ پرينس و فلدر، ٢٠٠٦؛ ويگوتسکي، ١٩٧٨؛ ويليام ، ٢٠٠٠) نظريه پرداز توضيحات ساخت گرا 1 جان ديويي کتب : از پيشتازان عمل گرايي (پراگماتيسم ) از طرفداران آموزش به شيوه (١٨٥٩- «عقايد آموزشي من » (١٨٩٧) از پيشگامان سازاگرايي اجتماعي «زندگي غيررسمي و سودمند» ١٩٥٢) «مدرسه و جامعه » (١٩٠٠) معتقد به جنبه هاي روان شناختي و اجتماعي جايگزين «آموزش وپرورش «کودک و برنامه آموزشي» تعليم و تربيت متحجر و انعطاف ناپذير سنتي » (١٩٠٢) معتقد به يادگيري پژوهش محور و ساختن مدارس به عنوان محيط هاي فعال و «دموکراسي و آموزش » (١٩١٦) تجارب يادگيري بستر تعاملات «تجربه و آموزش » (١٩٣٨) لو روان شناس مارکسيست روس و معتقد به اهميت جنبه هاي فرهنگي، تاريخي و مبناي آموزش مشارکت 2 ويگوتسکي پيشرو سازنده گرايي اجتماعي اجتماعي در رشد شناختي هدايت شده ، تدريس متقابل ، (١٨٩٦- قرارگيري کودک اجتماعي در معتقد به کنش متقابل ميان يادگيرنده و محيط يادگيري مشارکتي و تعاملات ١٩٣٤) بافت تاريخي – فرهنگي در اجتماعي به عنوان تعيين کننده اصلي رشد اجتماعي الگوي وي شناختي 3 ژان پياژه روانشناس سوئيسي پيشرو به دنبال کشف چگونگي دستيابي به شناخت از معتقد به ساخت دانش از طريق (١٨٩٦- مطالعه ي رشد شناختي طريق کنش متقابل بين تجربه و باورهاي فردي انتقال ، سازمان دهي و بازشناسي (1980 از پيشگامان ساختن گرايي فردي معتقد به اکتشاف به عنوان شالوده ي يادگيري دانش ، اطلاعات و تجربيات قبلي 4 ديويد آزوبل واضع نظريه "يادگيري معنيدار از طرفداران ديدگاه سازنده گرايي فعال در جست وجوي روش هايي براي (١٩١٨- کلامي" يکي از نظريات شناختي درک عميق و يادگيري معنيدار (2008 و پيش زمينه نظريه ساخت گرايي 5 جروم برونر روانشناسي تربيتي با گرايش متأثر از ديدگاه هاي کانت ، لايبنيتز و روانشناسي معتقد به نقش زبان و محيط (١٩١٥- روانشناسي شناختي سازنده گرا گشتالت به عنوان اجزاي جدايي نشدني ٢٠١٦) در قرن ٢٠ و ٢١ معتقد به ساخته شدن ذهن از طريق تعامل با آموزش وپرورش انسان هاي ديگر و فرهنگ معتقد به خرد جمعي و نه شخصي ارنست فون يکي از تبيين کنندگان اصلي دو اصل نظريه سازنده گرايي گلاسرفيلد: معتقد به ساخت دانش توسط فرد 6 گلاسرزفلد انديشه سازنده گرايي ١- ساخت دانش به صورت فعالانه و با تفکر از طريق تعامل با محيط -2010) يادگيرنده نه از طريق دريافت منفعلانه (1917 ٢- تفکر به عنوان فرآيندي انطباقي سامان دهنده جهان تجربي يادگيرنده 1 ١٢ 1- John Dewey 2- Lev Vygotsky 3- Jean Piaget 4- David Ausubel 5- Jerome Bruner 6- Ernest von Glasesfeld ٤-٢- محيط آموزش ساخت گرا رفتار يادگيري در فرد نتيجه تعامل بين متغيرهاي شخصيتي و محيطي است .