خلاصه ماشینی:
"OLITSKY ) میگوید:«آنچه در نقاشی مهم است،«رنگ»است» ( paint is painting in important is what )و«کنت نولانو» معتقد است که«همه چیز در رنگ و ظاهر است همین» all s '' that , surface and color all s '' It ) (به تصویر صفحه مراجعه شود) به عبارت دیگر باید گفت که برای نقاشان این نسل از«کالر فایلد»( field color )و«هارداج»( hardedge )و همچنین برای«کلمان گرین برگ»،که پایهگذار اولیه آنها میباشد،هنر به شکل اصول زیبایی شناختی خاصی درآمده بود که از محتوا جز کیفیت تأثیر تجسمی چیز دیگری ندارد.
ظهور رئالیسم در قرن نوزدهم هرچند که ظهور ایده هنر ناب،هنر برای هنر،و پیدایش هنر مدرن،در یک برهه زمانی واحد،در قرن نوزدهم روی میدهد،ولی واقعیت این است که هنر ناب واکنشی است از سوی دنیای هنر در برابر اصول قراردادی آکا دمیسم که به واقع تهی و فاقد هرگونه محتوای درونی میباشد:نقاشی تاریخ،صحنههای مذهبی عاری از احساس مذهبی و اساطیر کهن یونانی -رومی که همگی در این دوره،به نوعی تصویرسازی (به تصویر صفحه مراجعه شود) تجسمی و عاری از معنا تبدیل شده بودند.
البته باید توجه داشت که مطالعه بر روی فرمها بدون توجه به محتوای آنها انجام میشود،به عبارت دیگر باید فرمها را در قالبی کاملا مستقل مورد مطالعه قرار داد:اصول زیبایی شناختی به سختی قادر به انجام چنین کاری بوده است،چرا که وقتی فرم از قیدوبند محتوا رهایی پیدا میکند،خود به محتوای خود تبدیل میشود،بدین ترتیب این آزادی او را به سوی آبستره شدن پیش میبرد و این مسئلهای است که در آغاز قرن بهطور جدی مطرح بوده است."