خلاصه ماشینی:
"وی همچنین معتقد است که تأثیر حیدریان بر نقاشی معاصر ایران،علیرغم گوناگونی بیشمار شیوه کار شاگردانش،بخوبی ملموس و مشخص است15 اگرچه در برخی از آثار حیدریان،تمایلات خفیف امپر سیو نیستی دیده میشود و نشان میدهد که گاهی وی تمایل داشته که قلم خود را از قیدوبند شیوه کلاسیک-ناتورالیستی رها سازد اما او نیز مانند بسیاری از شاگردان کمال الملک،به سبک و روش استاد خود وفادار ماند و از محدود گرایشات وی چندان فراتر نرفت.
علی رخساز (متولد 1285-تهران)نیز از جمله شاگردان کمال الملک بود که پس از بیست سال کار به روش کلاسیسم و نا تورا لیسم در دوره اول زندگی هنریاش،با روی آوردن به نوعی اکسپر سیو نیسم،در دوره سوم فعالیتهایش،به تصویر کردن شاهنامه فردوسی روی آورد که این تلاش 20 سال بطول کشید و او در این مدت،37 تابلو در ابعاد تقریبی 2(به تصویر صفحه مراجعه شود)3 متر خلق نمود.
رضا شهابی(1358-1280 تهران)نیز از جمله نقاشان معاصر ایرانی است که همچون بسیاری از شاگردان کمال الملک به نمایش عناصر و اشکال طبیعی عشق میورزید اگرچه در اواخر عمر با بکارگیری آزادانهتر خط و رنگ،تلاش نمود تا حدودی بسمت امپر سیو نیسم و اکسپر سیو نیسم متمایل شده و از قیدوبند «نا تورا لیسم کمال الملکی»رها شود26.
آثار محمود اولیاء را «ساده و صریح و با احساس»قلمداد میکنند و بدلیل راحتی حرکت قلم مو در کارهایش او را از پیشروان تمایلات امپر سیو نیستی در میان نقاشان معاصر ایرانی میدانند27محسن سهیلی خود از کسانی است که سعی نمود تا قلم موی خود را از قیدوبند کلاسیسم- نا تورا لیسم تا حدودی برهاند،معتقد است که از میان نخستین شاگردان کمال الملک،آثار حسنعلی وزیری پیش از دیگران متأثر از نگاه امپر سیو نیستها به طبیعت بوده است."