خلاصه ماشینی:
"بررسی و تحلیل نقاشی دیواری از ما قبل تاریخ تا عصر حاضر قسمت چهارم (به تصویر صفحه مراجعه شود) ایرج اسکندری فصل پنجم هنر رومانسک1 پژوهشگران نخستین تاریخ هنر،هنر بوجود آمده پس از دوران کلاسیک یونان را به چیزی نمیشمردند و آن را سزاوار نامگذاری هم نمیدانستند،زیرا معتقد بودند که پس از شیوه کلاسیک هرچه به وجود آمده،انعکاس یا اقتباسی از آن شیوه بود و هیچ اصالتی از خود نداشت،نخستین مورخان هنر قرون وسطایی نیز در پژوهش خود چنین روشی را بکار بردند،چرا که در نظر آنان نیز اوج کمال هنری،شیوه«گوتیک»بود که از قرن سیزدهم تا قرن پانزدهم دوام یافت.
10 برخلاف معماری و پیکر تراشی گوتیک که با وضعی چنان انقلاب انگیز در سن دنی11و شارتر آغاز شد،نقاشی گوتیک در مراحل نخستین خود با قدمهایی آهسته پیشرفت کرد،در ابتدا شیشه بندی منقوش(ویترای)پنجره کلیساها را غرق در نور کرد (به تصویر صفحه مراجعه شود) و بخش اعظم نقاشیهای این دوره را در بین سالهای 1200 تا 1250 که به عصر طلایی هنر ویترای معروف است بخود اختصاص داد.
در این نقاشی،فضای پرسپکتیو گستردهای آفریده شده است که در آن (به تصویر صفحه مراجعه شود) پیکرههای آدمیان به نرمی و با حالتی طبیعی،بیهیچ تلاش خاصی و به گفته لئوناردو«هریک موافق نیت خویش،در رفت و آمدند»104 در استا نتسادلا سینیا تورا»105رافائل نه فقط افلاطونیان و ارسطوئیان بلکه مسیحیت و دین رومی را نیز با استفاده از همان شیوه ترکیبی تابلوهای مریم،باهم آشتی داده است»106 میکل آنژ107(1475-1564 «میکل آنژ شخصیتی به مراتب بغرنجتر از رافائل دارد و هنرش در نزدیکی به هنر کمال مطلوب دوره رنسانس پیش رفته به هنر رافائل نمیرسد."