چکیده:
پس از چاپ ویژهنامه بزرگداشت جلال آل احمد که با اقبال عمومی نیز روبرو شد،مطلبی از یکی از خوانندگان به دستمان رسید که بیمناسبت ندیدیم آن را در این شماره به چاپ برسانیم. نگارنده در این نوشتار پس از پرداختن به بومیگرایی و بررسی تأثیر آن در جنبش روشنفکری معاصر آرای جلال آل احمد را کاویده است که از نظر میگذرد.
خلاصه ماشینی:
"گفتمانهای بومی گرایانه و روشنفکر ایرانی گفتمان بومیگرایی در صحنه فکری ایران با ساختی ایدئولوژیک،در نقد غربگرایی-که عاملی اساسی در اختلال هنجاری جامعه ایران تلقی میگردید-برای روشنفکران طبقه متوسط به جایگاهی استوار بدل شد.
گفتمان بومیگرایی روشنفکر ایرانی،زمانی غرب را دیگری مطلقی تلقی میکند که باید به بیاعتبار ساختن تجدد و هر آنچه نماینده تجدد غربی است،از طریق بنای خردی متمایز و برتر از خرد غربی پرداخت،خردی بر مبنای هویت اسلامی.
غرب سعی در بازیابی هویت خویش و شاید بازنمایی هویت خویش،از طریق قرار گرفتن در کنار شرق«دیگری»با گفتمانی دو گانه انگارانه میان «خود»و«دیگری»،با غایت یافتن«خود»در نفی «دیگری»،که این بار،به رغم اندیشه فوکو،این ابژه«دیگری»میبود که این گفتمان دو انگاری یا «تفاوت»را در قالب شرق شناسی خلق مینمود.
بررسی بومیگرایی در جنبش روشنفکری معاصر،در دو گفتمان غربزدگی(جلال آل احمد) و بازگشت به خویشتن(علی شریعتی)،در جایگاه گفتمانهایی که در تلاش فکری روشنفکر معاصر در دستیابی به خویشتن خویش و بازیابی هویت اصیل خود،تأثیری بسزا بر جای نهادند،قابل تأمل میباشد.
نگرش جلال به طبقه روحانیت به عنوان حرکتی برخاسته از توده مردم،نقش تاریخی آنان در تهییج اقشار جامعه به قیام سیاسی و اجتماعی و سخن گفتن به زبان عموم تودهها،سبب گردید که وی اتحاد روشنفکر- روحانی را چاره اصلاح سنت گریزی، سطحینگری و جدایی از بدنه توده مردم،در روشنفکر غیر مذهبی قلمداد نموده و تجدید حیات هویت ایرانی را در گرو تجدید حیات اسلامی شیعی -که از جایگاهی ویژه در کنه ساختار اجتماعی ایران برخوردار است-بداند."