چکیده:
نقایص و معایب نظریههای کلاسیک جنبشهای اجتماعی و ناتوانی آنها در تبیین جنبشهای نوظهور،باعث شد که علمای علوم اجتماعی و سیاسی،مدلها و نظریههای جدیدی را برای تبیین و توضیح جنبشهای مزبور مطرح سازند.در مقاله حاضر ضمن توضیح مفهومی و بیان تفاوتهای جنبشهای اجتماعی با مفاهیم قریب مانند حزب،فرقه و نظایر آنها،به اختصار مدل رفتار جمعی اسملسر،نظریه بسیج منابع چارلز تیلی و نظریه فرآیند سیاسی،شرح داده شده و آنگاه به تفصیل، تفاوتهای جنبشهای جدید و قدیم اجتماعی بررسی میگردد.جنبشهای جدید تأثیر نهادن بر افکار عمومی و تغییر نگرش مردم را به عنوان استراتژی خود انتخاب میکنند،ولی هدف جنبشهای کلاسیک،تصرف دولت یا تأثیر بر آن بود.بر این مبنا، حوادثی که در اواخر اردیبهشت و اوایل خردادماه 1385 در آذربایجان رخ دادند، بررسی،و نشان داده میشود که انگیزه اصلی این اعتراضات،ابراز هویت و اصلاح تصویر ذهنی از گروه قومی و مطالبات فرهنگی بود.
Defects and imperfections of classic theories of social movements in explaining the new movements were impelling the social and political scholars to set up new models and theories for exploring them. The paper contains the conceptual explanation of social movements and their differences with the kinship vocabularies such as political parties and sectarians and so on; briefly description of Smelser''s collective behavior، Charles Taylor''s resource mobilization and political process theory and the last extendedly examines the differences of the old and new social movements. So as follows of the latter، the strategic goals of new social movements are going to affect public opinion and public attitudes، but in return for the old ones were searching to seize the political power. With these theoretical views، examining the unrest of the Azerbaijan of Iran in May 2006 is shown that the main causes in this public protest were ethnic identification، correcting of the improper portrait on the ethnic groups and cultural claims.
خلاصه ماشینی:
البته این نگرشها نقاط اشتراکی دارند و از آنها میتوان چند نکتهء عام در باب جنبشهای اجتماعی استخراج کرد و در توضیح جنبشها به کار بست.
توضیح این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که در تقسیمبندی نظریههای جنبشهای اجتماعی،اجماع وجود ندارد و برخی نظریهها، انقلابها را در کنار جنبشها ذکر میکنند.
جنبشهای اجتماعی آلترناتیو:،کم تهدیدترین جنبشها برای نظم مستقر بوده و خواهان تغییرات اندک و محدود در بخش کوچکی از جامعهاند(مانند جنبش بچهداری برنامهریزی شده که خواستار جدی گرفتن نتایج روابط جنسی و کنترل موالید برای افرادی بود که در سنین بچهدار شدن قرار دارند.
اگر بخواهیم خصوصیات جنبشهای جدید اجتماعی را با جنبشهای کلاسیک مقایسه کنیم،نتایج زیر را میتوان خلاصهوار ذکر کرد: -از نظر اهداف:جنبشهای قدیم در داخل اجماع سیاسی مسلط کار میکردند؛ولی جنبشهای جدید،اجماع سیاسی مسلط را به چالش میطلبند و به عبارت دیگر شیو رایج سیاستورزی برای آنها مسأله است و نه فقط حاکمان.
به نظر میرسد که با بررسی شعارها، بیانیهها و اعلامیههای معترضین یا افراد سرشناس آنها،میتوان مطالبات و ماهیت اعتراضات را شامل برخی موارد همچون11(البته توسل به این بیانیهها نیز خالی از اشکال نیست؛زیرا اولا ممکن است افراد اغراض حقیقی خود را صریحا بیان نکنند و ثانیا مندرجات آنها مقبول عموم معترضین نباشد.
حال اگر این اعتراضات را دنباله و نتیجه فعالیتهای گروههای فعال خاصی بدانیم(جنبش)که مطالباتی را از پیش طرح و آماده ساختهاند،و بخواهیم فعالیت آنها را با نظریه جنبشهای جدید مقایسه کنیم،به صورت زیر میتوان استدلال کرد: 1.