خلاصه ماشینی:
"کیهان فرهنگی:ممکن است بعضی از خوانندگان ما این سؤال را داشته باشند که آیا پروفسور مولانا همین حرفها و مواضع امروز را در آمریکا هم نسبت به رسانههای آن کشور داشتند؟ طالب زاده:من آن زمان که در یکی از دانشگاههای آمریکا فوق لیسانس ام را میگذراندم، شنیدم که پروفسوری ایرانی در دانشگاه امریکن ارتباطات درس میدهد،چیزی از ارتباطات نمیدانستم و به همین دلیل علاقه داشتم که آن پروفسور را ببینم و از درسهایش استفاده کنم.
کیهان فرهنگی:آقای دکتر مولانا چه شد که این روشنفکران به سادگی به دام بوش افتادند،واقعا موضوع به همین سادگی بود،یا تشکیلات و سازماندهی در پس آن بود؟ پروفسور مولانا:جالب است که در دمکراسی آمریکا،معمولا روشنفکران،روزنامه نگاران، نویسندگان،اگر نه همه آنها لااقل یک عدهای از آنها،همیشه نقش انتقادی را در مسایل سیاسی بازی میکردند و برای خودشان هم اسمی درست میکردند و بازتابها و اطلاعات مفیدی هم به جامعه میدادند،اما حالا یک جریانی به وجود آمده که روشنفکران منتقد را هم کاملا به طرف راست کشانده و آمدهاند نامهای را امضا کردهاند که خلاف آن عرف روشنفکری بود!البته این نامه را در داخل آمریکا چاپ نکردهاند.
جناب عالی این موضوع را یک فرصت متقابل ایجاد شده برای آقای بوش،هانتینگتون و فوکویاما نمیبینید؟ پروفسور مولانا:ببینید!آن تصویری که ما توی رسانهها دیدیم در پنج شش ماه گذشته،درست کمک میکند به تحولاتی که بعدها هانتینگتون برای جنگ تمدنها داشته و مشخصا جنگ تمدن اسلامی با تمدن غرب،توجه میکنید!باید دقت کنیم که آقای هانتینگتون یا آقای فوکویاما،که از چند سال پیش در مورد انتهای تاریخ و جنگ تمدنها صحبت میکردند واقعا تنها از جنبه علمی و روشنفکری نظریه پردازی میکردند،یا با این صحبتها، پایههای یک مدلولات جدیدی را درست میکردند که وقتی نظام آمریکا در بحران قرار میگیرد بگویند:ببینید،این بوده است آنچه ما میگفتیم."