خلاصه ماشینی:
"به دیگران چه باید گفت؟وقتی ایشان به ساز اینگونه بیحرمتی میکنند،چطور میشود از تلویزیون ایراد گرفت که«ساز»را آلت طرب میداند و تصویر آن را نشان نمیدهد؟ من به سالها پیش در یادداشتهایی،در بیاحترامی به سازها در فیلم سینمایی فریادها زدهام که چرا میبایست در صحنهای که بند و بساط پهن است،سازی هم به دیوار آویخته شده باشد؟آیا این کار همنوایی با کسانی نیست که«ساز»را آلت طرب میدانند؟ و میدانیم اما به روزگار گذشته کسانی بیوضو دست به ساز نمیزدند.
ناشکیبایی،خشنخویی و عصبیت،گویی چون زکامی اجتماعی و واگیر همه را دربرگرفته است و این تنها در حوزه سیاست و مناسبات معطوف به قدرت نیست که ستیزهگری و تحملناپذیری رواج دارد،بلکه به دلیل بحران روانی و رفتاری در جامعه کنونی ایران اقشار مختلف اجتماع و حتی نخبگان فرهنگ و هنر نیز (به تصویر صفحه مراجعه شود) از این زکام عصبی در امان نماندهاند،چندی پیش در روزنامهها از قول شهرام نا ظری خواننده موسیقی ملی ایران مطلبی نقل کردند که حکایت از عدم تمایل ایشان در همکاری با ارکستر موسوم به ملی به رهبری جناب استاد فر هاد فخر الدینی هنرمند خوشنام کشورمان داشت و آقای شهرام نا ظری در مصاحبه خود با ایسنا ضمن ادای احترام به جناب فخر الدینی و اذعان به مهارت هنری ایشان گفته بود که با برنامههایی که در دستور کار ارکستر ملی قرار دارد یعنی ملودیهای چندبار اجرا شده دهههای سی، چهل و پنجاه موافقت ندارم اما اگر ملودیهایی منتخب از تازهآوردهای آهنگسازان بنام کشور باشد،با طیب خاطر با ارکستر ملی به رهبری جناب آقای فخر الدینی همکاری خواهم کرد و قطعات موصوف را خواهم خواند."