خلاصه ماشینی:
"البته منظور اهمیت مهارت در نوازندگی نیست بلکه تاکید بر پیشرفت همزمان مهارت،دانش و احساس هنرجوست زیرا با توجه صرف به تقویت دستها نهایتا نوازندگانی ماشینی و فاقد حس و حال اجرای موسیقی تاثیرگذار پرورش خواهند یافت و این امر تازه در صورتی است که هنرجو با چنین نحوهی آموزشی انگیزهی خود را از دست ندهد و فراگیری موسیقی را رها نکند.
البته هر موسیقیدانی باید خط موسیقی را بداند و در مواقعی نظیر نوشتن و نواختن آهنگهای ضربی و کارهای گروهی از آن کمک گیرد،ولی حتی استاد علینقی وزیری که نت را به موسیقی ایرانی وارد کرد،به گفتهی استاد روح الله خالقی به هنگام نوشتن قطعات،حالتهای آنها را نمینوشته و معتقد بوده که باید حالات هر آهنگ را با شنیدن و تمرین زیاد فراگرفت** حال وقتی در مورد آموختن ظرایف یک قطعهی ضربی چنین حساسیتی وجود داشته،اهمیت استفاده از روش شنیداری در فراگیری آوازها خود به خود روشن میگردد.
به کارگیری حس جنبش عضلانی در فراگیری نوازندگی از این جنبه دارای اهمیت است که هنرجو باید با آموزش دقیق به این توانایی دست یابد که بدون نگریستن به ساز و مضراب و وضعیت نشستن خود به طرزی زیبا و صحیح بنشیند و بنوازد و قادر باشد که هنگام نواختن نیز به ساز نگاه نکند.
ساز هنرجو باید از نظر ساختار و صدادهی دارای اصالت و زیبایی باشد تا او صدایی اصیل و دلنشین از آن بشنود و از ادامهی کار دلسرد نشود،ولی گاهی به چشم میخورد که مثلا هنرجوی سنتور با چیزی به نام«ساز مشقی»تمرین میکند که تنها از لحاظ ظاهری به سنتور شباهت دارد، پیداست که کلیهی وسایل کمک آموزشی اعم از شنیداری و نوشتاری نیز ابید از کیفیت مطلوب برخوردار باشند."