چکیده:
خلاء شادی و نشاط در جامعه می تواند ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی من جمله افسردگی و خودکشی و.... گردد، جامعه شاد جامعه پویا و فعالی در همه زمینه های روحی و روانی اقتصادی ، اجتماعی و .... می باشد از طرفی نشاط اجتماعی ریشه ایجاد سازگاری اجتماعی و ایجاد شهروند خوب در جامعه می باشد .ایجاد شهروند خوب در شرایط کنونی زندگی های آپارتمانی و شهری موجب ایجاد باید ها و نباید های زندگی شهری می گردد .در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه نشاط اجتماعی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی دانش آموزان شهر زهک بپردازیم در شهر زهک از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 120 نفر از دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم )پایه های چهارم و پنجم و ششم با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند فرض اصلی پژوهش بر این بود که نشاط اجتماعی و مولفههای آن با سازگاری اجتماعی دانش آموزان ابتدایی دوره دوم شهر زهک رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات نشاط اجتماعی از پرسشنامه نشاط اجتماعی (تمیزی فر و عزیزی مهر، 1396) و برای دریافت اطلاعات سازگاری اجتماعی ازپرسشنامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (1993) استفاده شد.
خلاصه ماشینی:
در یک جمع بندی می توان گفت از یک سو یافته های مفهومی پیرامون شخصیت، بیان گر آن است که رشد فردی و توسعه اجتماعی مستلزم تصمیم گیری و انجام فعالیت هایی است که ضمن رفع موانع از مسیر انسان، شرایط دستیابی به اهداف مطلوب را فراهم می آورد و از سوی دیگر نتایج پژوهش ها نیز نشان می دهد که از جمله موارد مهمی که در یکپارچگی و توسعه یافتگی شخصیت انسان بسیار موثر است شادی می باشد.
در صورتی که به بحث نشاط اجتماعی و شادی های مثبت فردی توجه کافی صورت نپذیرد (خصوصا در نسل جوان)، شاهد بروز آن از طریق انواع روش های هنجارشکنانه (قانون شکنی و قانون گریزی) و یا نمودیابی در قالب انواع انحرافات و آسیب های اجتماعی خواهیم بود (برای بررسی هر آسیب اجتماعی سه پارامتر فرد ، خانواده و جامعه در نظر گرفته می شود اما آنچه در این میان مطرح است، این است که این سه پارامتر متاثر از یکدیگر بوده و خانواده بستر اساسی و آشکار ساز فرآیندهای اجتماعی است.
به طور کلی براساس دیدگاه محرومیت نسبی فرد به مقایسه خود با افراد دیگر و گروه مرجع دست می زند و دوست دارد که شرایط مشابه با آن ها را داشته باشد و اگر در نتیجه مقایسه برای فرد چنین پنداشتی بروز نماید که براساس میزان سرمایه گذاری و تلاش، پاداش و نتیجه ای که عایدش شده در مقایسه با دیگران عادلانه و منصفانه نیست، دچار احساس محرومیت نسبی گردیده و این امر باعث بروز نارضایتی و احساس کسالت(عدم نشاط) در دو سطح فردی و اجتماعی می گردد.