چکیده:
معاد جسمانی یکی از مسایل اصلی و تاثیرگذار در حوزه دین است که حجم وسیعی از منابع دین را به خود اختصاص داده است. بسیاری از اندیشمندان اسلامی درصدد تحلیل و بررسی این موضوع برآمده و برخی از آنها نیز دیدگاه خاصی را درباره آن مطرح کردهاند. درباره کیفیت معاد جسمانی اختلافنظرهایی وجود دارد، اما براساس عقیده صحیح و نیز براساس آیات و روایات، معاد جسمانی در روز قیامت با جسم و بدنی عنصری محقق میشود نه با بدن مثالی. با این حال، بر نظریه معاد جسمانی با جسم عنصری، شبههها و اشکالهایی از سوی برخی اندیشمندان مطرح شده است. در این نوشتار، هفت شبهه از شبهات مهم معاد جسمانی با جسم عنصری، بررسی میشود و نشان داده خواهد شد که هیچیک از آنها نمیتوانند ظهور آیات و روایات در عنصری بودن معاد جسمانی را خدشه دار کنند. این شبهات عبارتاند از نبود ماده در قیامت، نبود زمان در قیامت، نبود مکان در قیامت، نبود فساد در قیامت، انشایی بودن موجودات اخروی، تکرار دنیا و وحدت فعل الهی.
The corporeal resurrection is one of the main issues influencing the realm of religion, an issue that has dominated a large part of religious sources. Many of the Islamic thinkers have sought to analyze and investigate this subject and some have put forward a certain view about it. Regarding the nature of the corporeal resurrection, there are some disagreements, but according to the right belief and according to the Quranic verses and traditions, the corporeal resurrection is realized in the Doomsday with an elemental body, not an imaginary one. On the theory of corporeal resurrection with the elemental body, however, various doubts and objections have been offered by some thinkers. In this article, seven doubts among the important doubts on the corporeal resurrection with elemental body are investigated, and it is shown that none of them can blemish the verses and traditions asserting the elemental mode of the corporeal resurrection. These doubts are as follows: lack of matter in Doomsday, no time in Doomsday, no place in Doomsday, no corruption in Doomsday, origination of beings in the hereafter, repetition of this world and unity of the divine action.
خلاصه ماشینی:
برایناساس میتوان گفت که اگرچه موجودات مادی و عنصری در دنیا به اراده خداوند، فاسد میشوند، در عالَم آخرت به دلیل شرایط و اقتضائات خاصی که دارد، دائمی و خالد هستند؛ یعنی انسان که در دنیا مرکب از روح و بدن است، با اراده خداوند جسم مادیاش فاسد میشود و روح او باقی میماند؛ اما در قیامت پس از آنکه روح انسان دوباره به جسمی مادی و عنصری تعلق گرفت، روح و بدن با اراده خداوند باقی و خالد هستند؛ چراکه خالد بودنِ اجسام اخروی نه با فاعلیت فاعل (اراده خداوند) ناسازگار است و نه با قابلیت قابل؛ زیرا از سویی خداوند چنین اراده کرده که جسم اخروی باقی و خالد باشد و از سوی دیگر، مادی بودنِ یک موجود نیز با دائمی بودن آن ناسازگار نیست؛ یعنی خلود موجود مادی، استحاله عقلی ندارد.
نقد و بررسی به نظر میرسد این استدلال نیز نمیتواند معاد جسمانی با جسم عنصری را نفی کند؛ زیرا اگرچه واژه «انشاء» در اصطلاح فلسفه، در برابر خلق و به معنای آفرینش بدون مقدمات مادی است، در لغت (ر.
تکرار دنيا استدلال دیگری که برای نفی معاد با جسم عنصری بیان شده، به این شرح است که اگر معاد انسانها با اجسام مادی و عنصری باشد، عالَم آخرت همان عالَم دنیا خواهد بود نه غیر آن؛ درحالیکه به اعتقاد همه مسلمانان، عالَم آخرت، عالَمی غیر از دنیاست.