خلاصه ماشینی:
"شاید یکی از سادهترین جملههایی که دانشآموزان،گاه یادگیری زبان انگلیسی با آن مواجه میشوند این جمله باشد: "I go to school every day" حال اگر از حقیقت تفاوت ساخت دستوری زبانها بیاطلاع بوده،به صرف آشنایی با لغات زبان انگلیسی بخواهیم همین منظور را بیان کنیم،بیشک بهطور ناخودآگاه الفاظ آن را در قالب زبان فارسی ریخته،خواهیم گفت: "I every day to school go" درحالیکه بیان چنین جملهای نزد اهل زبان،نشان بیاطلاعی محض از هنجارهای حاکم بر آن زبان است.
(اولدوز و عروسک سخنگو،ص 311) 2-یکی دیگر از واژههایی که به کارگیری آن متناسب با نحو زبان ترکی بوده و ترجمهی آن هم راه جملههای فارسی ضرورتی ندارد، واژهی«ائله»میباشد که در شاهد ذیل به «همین»ترجمه شده است: چوپان که داشت از کوه پایین میآمد گفت:پادشاه،اگر حرف مال دنیا را بیاری، من نمیآیم.
(افسانهی محبت،ص 522) 2)گرتهبرداری از واژهها و ترکیبها در این نوع گرتهبرداری فرد دو زبانه هنگام فارسی نویسی یا فارسی گویی عین واژه یا ترکیبی را که در زبان مادری وی معمول است به فارسی ترجمه نموده،برای رساندن مقصود خویش به کار میگیرد،درحالیکه به جای این صورت گرتهبرداری شده،باید به دنبال یافتن معادل صحیح آن در زبان فارسی باشد تا همان منظور را با عبارتی دیگر به خواننده یا شنونده منتقل نماید.
توضیح اینکه ممکن است ترکیبی کنایی در میان اهل یک زبان به سبب همخوانی با فرهنگ و باورهای آن مردم مورد پذیرش قرار گیرد و ازاینرو در گفتار و نوشتار آنها نمود بارزی داشتهباشد؛اما اگر همین کنایه ترجمهی لفظبهلفظ شده و به زبان دیگری برگردانده شود به سبب عدم آشنایی ذهنی مردم و فقدان زمینهی فرهنگی لازم برای درک آن، کنایهی مزبور جایگاه واقعی خود را نیافته و همچون وصلهای ناجور تلقی میگردد و در بعضی موارد حتی گنگ و نامفهوم نیز میباشد."