چکیده:
هدف: امروزه نقش نظامهای مالیاتی در تامین درآمدهای هر کشور از محل منابع مالیاتی بر کسی پوشیده نیست. با این حال، اغلب مدیران، مالیات را از عمدهترین عوامل خروج وجه نقد و تهدیدی برای تداوم فعالیت شرکت قلمداد میکنند و همواره درصدد یافتن راهی به منظور کاهش پرداخت مالیات میباشند. یکی از راهحلهای مورد استفاده، فعالیتهای اجتناب مالیاتی است. همچنین، با نگاهی به مراحل تمدن بشری مشخص میشود که نقش نیروی انسانی از نیروی کار ساده به سرمایه انسانی تکامل یافته است، چرا که پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی کار، فاقد کارایی است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی اثر ناکارایی سرمایهگذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی شرکتها است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر زمانی جزو پژوهشهای گذشتهنگر است. به دلیل استفاده از دادههای کمی از نوع پژوهشهای کمی است. به دلیل اینکه از طریق تجزیه و تحلیل و استنباط از مشاهدات به یک نتیجه کلی میرسد، این پژوهش از نوع استقرایی است. از لحاظ نحوه گردآوری دادهها، توصیفی- همبستگی محسوب میشود. با توجه به هدف پژوهش، سه فرضیه تدوین شد که از طریق سه مدل رگرسیون خطی چندگانه آزمون گردید. جهت آزمون فرضیهها، نمونهای متشکل از 165 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 7 ساله از سال 1393 تا 1399 به روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است. یافتهها: نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ناکارایی سرمایهگذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، تاثیر مثبت و معنادار، کم سرمایهگذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی نیز تایید شده است. نتیجهگیری: میتوان از نتایج پژوهش استنباط کرد که سرمایهگذاری بیش از اندازه در نیروی انسانی میتواند باعث افزایش هزینههای حقوق و دستمزد و کاهش جریآنهای نقدی عملیاتی شده و این انگیزه را برای مدیران ایجاد نماید که از طریق اقدامات اجتناب مالیاتی درصدد بهبود جریان نقدی عملیاتی و حفظ تداوم فعالیت شرکت برآیند. همچنین کم سرمایهگذاری در نیروی انسانی نیز باعث کاهش بهرهوری و سودآوری شرکت شده بهگونهای که شرکتها نتوانند نیازهای فعلی خود را تامین کنند (پرداخت دستمزد، بهرهها و مالیاتها) و انگیزهای برای مدیران شرکت جهت افزایش نقدینگی از طریق اجتناب مالیاتی باشد که میتواند منجر به افزایش ریسک مالیاتی شرکت شود.
Purpose: Today, the role of tax systems in securing the income of any country from tax sources is not hidden from anyone. However, most managers consider taxes to be one of the main factors in cash outflows and a threat to the company's continued operation and always trying to find a way to reduce taxes. One of the solutions used is tax avoidance activities. Also, looking at the stages of human civilization, it is clear that the role of manpower has evolved from simple labor to human capital, because technological progress is inefficient without labor changes. In the present age, the efficiency of the labor force increases the growth of organizations, attracts new investments and finally the development of the world economic system. The main purpose of this study is to investigate the effect of investment inefficiency in human resources on corporate tax avoidance. Research methodology: This research is applied in terms of purpose and in terms of time is one of the retrospective researches. Due to the use of quantitative data, it is a type of quantitative research. This research is inductive because it reaches a general conclusion through analysis and inference from observations. In terms of data collection, it is a descriptive correlation. According to the purpose of the study, three hypotheses were developed that were tested through three multiple linear regression models. To test the hypotheses, a sample of 165 companies was selected from among the companies listed on the Tehran Stock Exchange in a 7-year period from 2014 to 2020 by systematic elimination method. Findings: The results of testing the research hypotheses show that the inefficiency of investment in human resources has a positive and significant effect on tax avoidance. The positive and significant effect of low investment in human resources on tax avoidance has also been confirmed. Conclusion: It can be inferred from the research results that excessive investment in manpower can increase payroll costs and reduce operating cash flows and motivate managers to improve cash flow through tax avoidance measures. Operate and maintain the continuity of the company's activities. Also, Low investment in manpower has reduced the company's productivity and profitability so that companies can not meet their current needs (payment of wages, interest and taxes) and incentives for company managers to increase liquidity. It is through tax avoidance that can lead to increased corporate tax risk.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري: مي توان از نتايج پژوهش استنباط کرد که سرمايه گذاري بيش از اندازه در نيروي انساني مي تواند باعث افزايش هزينه هاي حقوق و دستمزد و کاهش جريآن هاي نقدي عملياتي شده و اين انگيزه را براي مديران ايجاد نمايد که از طريق اقدامات اجتناب مالياتي درصدد بهبود جريان نقدي عملياتي و حفظ تداوم فعاليت شرکت برآيند.
همچنين کم سرمايه گذاري در نيروي انساني نيز باعث کاهش بهره وري و سودآوري شرکت شده به گونه اي که شرکت ها نتوانند نيازهاي فعلي خود را تأمين کنند (پرداخت دستمزد، بهره ها و ماليات ها) و انگيزهاي براي مديران شرکت جهت افزايش نقدينگي از طريق اجتناب مالياتي باشد که مي تواند منجر به افزايش ريسک مالياتي شرکت شود.
انگيزه هاي اجتناب مالياتي بحث اجتناب مالياتي بيشتر در مورد شرکت هايي که موضوع جدايي مالکيت از کنترل در آن مطرح است عنوان مي شود، زيرا افراد حقيقي به خاطر وجود احتمال کشف و جريمه شدن و ريسک گريزي و يا انگيزه هاي دروني مثل وظيفه اجتماعي، 1 Desai & Dharmapala 2 Hanlon & Heitzman کمتر درگير فرار و اجتناب مالياتي مي شوند؛ ولي در شرکت ها به طور معمول ، سهامداران انتظار دارند که مديران به دنبال منافع شخصي خود باشند و تا مادامي که منافع اضافي حاصل از کاهش بدهي هاي احتمالي بيشتر از هزينه هاي اضافي مورد انتظار براي آن ها باشد، به دنبال کاهش بدهي هاي مالياتي و افزايش اجتناب مالياتي هستند؛ بنابراين ، اجتناب مالياتي مي تواند انعکاسي از نظريه نمايندگي باشد و ممکن است منجر به تصميم هاي مالياتي شود که منافع شخصي مدير را دنبال کند.