چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی بررسی تاثیر مالکیت خانوادگی بر عملکرد شرکت در زمان بحران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بهمنظور دستیابی به این هدف سه فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این فرضیهها با استفاده از روش حذف سیستماتیک، نمونهای متشکل از 46 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1394 انتخاب گردید و مدل رگرسیونی چند متغیره به روش دادههای ترکیبی بکار برده شد. همچنین نرم افزار Eviews8 برای تحلیلهای آماری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از فرضیههای پژوهش نشان میدهد که مالکیت خانوادگی بر عملکرد مالی شرکت تاثیر معنی داری نداشته، اما بحران مالی دارای تاثیر معنی داری بر عملکرد مالی میباشد، علاوه براین نتایج پژوهش حاکی از آن است که مالکیت خانوادگی بر رابطه بین بحران مالی و عملکرد تاثیر معنی داری دارد.
The main purpose of this study is to investigate the effect of family ownership on the company's performance during the financial crisis of companies listed on the Tehran Stock Exchange. In order to achieve this goal, three hypotheses were formulated. To test these hypotheses using the systematic elimination method, a sample consisting of 46 companies was selected from the companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1389 to 1394 and a multivariate regression model was used using the combined data method. Eviews8 software was also used for statistical analysis. The results of research hypotheses show that family ownership has no significant effect on the financial performance of the company, but the financial crisis has a significant effect on financial performance. In addition, the results indicate that family ownership on the relationship between financial crisis and performance. It has a significant effect.
خلاصه ماشینی:
در واقع ، مديران شرکت هاي برخوردار از محدوديت هاي مالي کمتر نگراني هاي کمتري نسبت به از بين رفتن منابع وجوه نقد داخلي خود دارند، زيرا اين شرکت ها مي توانند به نسبت دسترسي ساده به منابع سرمايه خارجي داشته باشند؛ بنابراين ، سهامداران شرکت هاي برخوردار از محدوديت هاي مالي کمتر با نگراني هاي بيشتر در ارتباط با هزينه هاي نمايندگي نسبت به تصميم گيري هاي مديريت درباره نگهداشت وجه نقد مواجه شده و فقدان شرايط مورد نياز براي کنترل مديريت وجوه نقد در اين شرکت ها باعث مي شود سهامداران آنها به دنبال نظارت داخلي قوي تر بر عملکرد مديران شرکت درباره 7 Jensen 8-Greenwald 9 Myers & Majluf, 10 Lamont 11 Denis & Sibilkov 12 -lmeida 13 SAMUEL مديريت وجه نقد باشند.
در نتيجه تاثير ناشي از محدوديت هاي مالي بر مديريت وجه نقد را مي توان در دوره هاي ايجاد بحران مالي با شرايط موجود جايگزين و جبران کرد و مي توان انتظار داشت محدوديت هاي مالي نقش بي اهميت تر در ارتباط با سطح نگهداشت وجه نقد در طول دوره هاي وجود بحران مالي داشته باشند (لي و پارکر، ٢٠١٥)؛ بنابراين با توجه به مطالب مطرح شده ، اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين سوال است که در زمان بحران مالي مالکيت خانوادگي چه تاثيري بر عملکرد شرکت دارد.