چکیده:
تخلص در شعر فارسی در بر دارندهی دو معنی است: الف)گریز از مقدمهی قصیده به موضوع اصلی. ب)نام شاعر یا نام شاعرانهی وی که معمولا در بیت یا ابیات پایانی غزل و قصیده ذکر میشود.تعبیر نخست از این اصطلاح، به همراه خود قالب قصیده از عربی وام گرفته شده است؛همانکه هنرمندی شاعر را در گذر از مقدمه به تنهی اصلی شعر،«حسن تخلص» خواندهاند. تعبیر دوم،در شعر عربی و انگلیسی سابقه ندارد.از این رو منشأ آن را باید در فراز و نشیب تاریخ ادبیات ایران جستوجو کرد. نگارنده دراین مقاله ضمن بررسی و نقد حدس و نظرهایی که تاکنون در اینباره مطرح شده است،علت و انگیزهی نمود تخلص را در شعر فارسی نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) *دکتر مهدی نیکمنش عضو هیأت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی علامه قزوینی در یادداشت های خود نوشته است: «تخلص:یعنی تخلص شاعر مانند وحشی،محتشم،صائب و نحو ذلک که فی الواقع تخلص و نام مستعارند(نه مثل عنصری،فردوسی،عسجدی،انوری، مختاری و سنایی؛یعنی اسمایی که«ی» نسبت در آخر آنها هست؛چه ممکن است بلکه محتمل است احتمالا قویا که اینها هیچکدام تخلص و نام مستعار نبوده است، بلکه منسوب بوده است یا به مواضعی یا به اشخاصی یا به حرف و صنایعی کم هو شأن سایر الأنساب التی من أجلها صنف السمعانی کتابه المعروف)از کی شروع شده است؟و آیا در عرب شروع شده است یا در نزد ایرانیها؟در هر صورت شاید چیزی شبیه به تخلص از این عبارت ثعالبی به دست بیاید که در اواسط قرن چهارم پیدا شده بوده است: ابو علی محمد بن عمر البلخی الزاهر و...
زیرنویس (1)-در اولین دورهی شعر فارسی که عرصهی ظهور و حضور مسلط قالب قصیده است،شعر منوچهری،برهانی،معزی، ابو المعالی رازی،عبد الواسع جبلی و لامعی بدین صفت مشهور است قصیدهی منوچهری با مطلع:الا یا خیمگی حیمه فروهل که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل(دیوان منوچهری،ص 56) همچنین قصیدهی دیگری از وی با مطلع غرابا--بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا(دیوان، ص 6) و قصایدی از معزی در صفحات 795 و 006 دیوان،بهویژه قصیدهی مشهورش با مطلع: ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من تا یک زمان زاری کنم بر ربع و اطلال و دمن(دیوان معزی،ص 545) نمونههایی چند از تأثرات عمیق قصیدهی فارسی از قصیدهی عرب است."