چکیده:
با ورود کتابهای< زبان فارسی >به دورهی متوسطه،بحثهایی در جهت روشن شدن ابعاد مختلف دستور زبان فارسی تاکنون از سوی همکاران مطرح و در مجله چاپ شده است. این مقاله نیز میکوشد گوشهای دیگر از ناگفتههای کتابهای مذکور را بگشاید، اما شما آن را یک< اقتراح >تلقی کنید و نظرات خود را در تأیید یا رد آن بنویسید. محورهای این اقتراح میتواند همان مسائل مطرح شده در این مقاله باشد.هدف مقاله و نویسندهی آن گشودن ابعاد برخی از مسائل در کتاب زبان فارسی است که به دلایل مختلف چون کوتاهی توضیحات،حجم کم کتاب برای طرح مباحث،مسائلی که از جانب معلمان مطرح میشود و...ناگفته مانده است.
خلاصه ماشینی:
"بهتر است بگوییم اصولا زمانی تکواژ صفر مطرح میشود که شناسهی فعل تهی باشد که این امر در موارد زیر اتفاق میافتد: الف:صیغهی سوم شخص مفرد انواع ماضیها(به جز ماضی التزامی)همیشه تکواژ صفر دارد چون شناسه،تهی(محذوف)است مانند:میرفت+-3 تکواژ،رفته است+-4 تکواژ به همین ترتیب بقیهی ماضیها(البته با محاسبهی تکواژهای صفر) ب:فعل امر مفرد(میدانیم که در زبان فارسی فعل امر دو صیغه دارد 1-دوم شخص مفرد 2-دوم شخص جمع)همیشه تکواژ صفر دارد مانند برو+-3 تکواژ(با محاسبهی تکواژ صفر) ج:جتی ممکن است یک زمان دو تکواژ صفر داشته باشد که فقط صیغهی سوم شخص مفرد ماضی مستمر اینگونه است.
هم به صورت وابستهی پیشین و هم به صورت وابستهی پسین به کار میروند:و درهرحال شاخص هستند مانند: علی خان و خان علی هسته شاخص شاخص هسته نکته: در شناخت شاخصها هم باید بدانیم مانند ممیزها هیچگاه کسره نمیگیرند و هرگاه کسره داشته باشند نشانهی آن است که دیگر شاخص نیستند بلکه هستهی گروه اسمی به حساب میآیند مانند: استاد ادبیات از سفر برگشت.
درحالیکه این واژهها به خودی خود صفت هستند و زمانی اسم به شمار میآیند که جانشین موصوف شده باشند که این توضیح دربارهی اکثر صفتها صادق است پس بهتر است که اینگونه کلمات را صفت به حساب آوریم یا دست کم«صفت/اسم»و نه فقط اسم.
این مطلب دربارهی بعضی از فعلها صدق میکند که به هردو شکل ساده و مرکب در جملههای متفاوت به کار میروند؛اما موارد بسیاری وجود دارد که احتیاجی به جمله ندارند و از روی«فعل»یا مصدر آنها مشخص است."