چکیده:
یکی از داستانهای شاهنامه که در کتاب زبان و ادبیات پیشدانشگاهی آمده داستان کاوهی آهنگر است و تحلیل آن به قلم دکتر غلامحسین یوسفی ابعادی از این داستان را بررسی میکند.نویسنده در این مقاله کوشیده است تا حد امکان نمادها و سمبلهای آن نشان داده شود تا عمق و ارزش داستان بیشتر معلوم شود.نویسنده با عنایت به این که دریافت معنی در ادب حماسی و عرفانی در واژگان نیست بلکه در محتوا و چارچوب کلی آن است کوشیده،این بحث را در بستر یک داستان حماسی نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"«فریدون در تاریخ افسانهای ایران با آیین مهر پیوند دارد،تا بدان جا که میتوان آغاز این آیین را روزگار فرمانروایی او دانست»5در شاهنامه نشانههای زیادی مبنی بر میترائیست بودن فریدون وجود دارد که به آنها اشاره میشود: الف)بیان صریح فردوسی: پرستیدن مهرگان دین اوست تن آسانی و خوردن آیین اوست تعظیم در مقابل خورشید: فریدون به خورشید بر برد سر به کین پدر تنگ بستش کمر ب)رشد کردن در کوه البرز:البرز کوهی آیینی و سپند است،کوهی است که خاستگاه روشنی است،در ادبیات منزل و جایگاه خورشید است.
منوچهری راست: سر از البرز برزد قرص خورشید چو خونآلوده دزدی سر زمکمن ج)رشد کردن با شیر گاو«پرمایه»:گاو در آیین میترائیسم-همانگونه که خواهیم دید-نماد آفرینش فرودین و زمین است؛که در این داستان فریدون را میپروراند: یکی گاو پرمایه خواهد بدن جهانجوی را دایه خواهد بدن د)فریدون در مهرماه کلاه کیانی بر سر میگذارد و جشن مهرگان را بنیاد مینهد.
جالب این که شقه کردن ماه و خورشید رمز پیروزی است و بدین وسیله «اژی دهاک»بر خورشید یعنی جمشید پیروز میشود و در نهایت دهاک به وسیلهی فریدون به زیر کشیده میشود،یعنی فریدون مجددا دین مهری است که بر ضحاک تیرگی چیره میشود.
شراب و گز که درخت خورشید است و به احتمال زیاد در دین مهری مقدس بوده در داستان رستم و اسفندیار از آن سخن رفته-از مظاهر دین مهری است»7 گاو در نمادشناسی باستان،[که]زمین را به شیوهای رازآمیز و نهادینه نشان میدهد،مظهر آفرینش زمین و فروردین است.
این سرزمین به گونهای نماد تمام سرزمینهایی است که ایرانیان آنها را دشمن پنداشتهاند،سرزمین اهریمنی است که شایستگی آن را دارد که خاستگاه پتیارهای چون ضحاک باشد."