چکیده:
منظور از مقالهی حاضر،معرفی«رولان بارت»(0891-5191 م.)به عنوان یکی از بینانگذاران نقد نو و ارائهی نظرات او دربارهی ادبیات و نقد ادبی است. «بارت»با این نوع پژوهشهای ادبی موجب پیدایش جنبشی شد که تفاوت میان نقد سنتی و نقد نو را بارزتر نمود. آشکار سازد.جلوهگر ساختن مفاهیم نهائی، در ورای مفاهیم عرضه شده در متن،هدف اصلی آنهاست.
خلاصه ماشینی:
"که تمامی آنها معتقدند در بررسی آثار ادبی باید
یکی از بینانگذاران نقد نو و ارائهی نظرات او دربارهی ادبیات و نقد ادبی است.
غرض آن است که رابطهی میان اثر و
نویسنده خبر میدهد و شناخت این ضمیر به
نوبهی خود روشنگر اثر ادبی است.
در نقد جامعهشناختی،اثر ادبی به عنوان یک
اثر ادبی نوعی فرار یا کتمان است.
نقد ساختاری روش اصولی،مشابه (به تصویر صفحه مراجعه شود)
جهت نقد ادبی بود و بهطور خلاصه«اقداماتی
اجتماعی نمیداند بلکه معتقد است که هر اثر
نشانهای از ساختار کل جامعه است ادبیات رابطهی بین یک تولیدکننده(نویسنده)و یک
بین عمل دلالت(اثر ادبی دال این دلالت است)
نقش منتقد آن است که اثر ادبی را بشکافد،
نمودن نوشتار ادبی است که مانند هنر مدرن،
کوششی برای فراتر رفتن از این محدوده است.
نویسنده برای دستیابی به علمی است جهت
طبقهبندی آنها توسط بارت در این مختصر
این همان مسئلهای است که در
به عنوان یک منتقد ادبی این سؤال را پیش
آنکه اثر ادبی ماهیتی نامتعدی دارد.
ادبی خود را خلق نمیکند:ادبیات تنها یک
که اثر ادبی بر چگونگی پیدایش خود تأکید
متفاوت را توجیه میکند آن است که اثر ادبی در
اثر ادبی در آن،واحد چندین مفهوم دارد،نه به
به یک شخص القا میکند:«اگر اثر ادبی دارای
به نظر او هدف از نقد ادبی تعیین
مفهوم خاصی برای هر اثر است.
ادبی سعی دارد یک مفهوم ویژه را در اثر الحاق
است تمامی مفاهیم موجود را آشکار سازد،
پرداخت و گاه در بررسی یک اثر این روش را
مفاهیم را،تا آنجا که ممکن است پدیدار نماید"