چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی فرقه قلندریه در محیط عصر قونیه و روابط ایشان با مولانا میباشد. قلندری را شعبهای از ملامتیه میانگاشتند. زیرا اقدامات قلندریه در ابتدا همچون ملامتیه اعتراض به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی بود، اما بعدها این فرقه بیشتر به ظاهرسازی پرداختند و اعضا آن برای جدا بودن از دیگران خود را به شکلهای عجیب و غیرمعمول در میآوردند و برخی امور منافی شرع را جایز میشمردند و در این امر حتی به افراط نیز کشیده میشدند. اما با ظهور سنایی نوعی از ادبیات با نام ادبیات قلندری شکل گرفت که مورد توجه شاعران بزرگ ما مانند عطار، مولوی، عراقی و حافظ قرار گرفت که برای ارائه مفاهیم عرفانی و مضامین شاعرانه از آن مدد مولانا بزرگترین شاعر عارف ما از این چهرههای متمایل به شکست تابوها قهرمانانی در عالم شاعری خود میپرورد که بنا بر برخی روایات بر شکل و ظاهر این قلندران رشک میبرد و نگارنده بر آن است که این روابط را آشکار کند.
خلاصه ماشینی:
اما با ظهور سنايي نوعي از ادبيات با نام ادبيات قلندري شکل گرفت که مورد توجه شاعران بزرگ ما مانند عطار، مولوي، عراقي و حافظ قرار گرفت که براي ارائه مفاهيم عرفاني و مضامين شاعرانه از آن مدد مولانا بزرگ ترين شاعر عارف ما از اين چهره هاي متمايل به شکست تابوها قهرماناني در عالم شاعري خود مي پرورد که بنا بر برخي روايات بر شکل و ظاهر اين قلندران رشک مي برد و نگارنده بر آن است که اين روابط را آشکار کند.
نگارنده در جستجوي ي خود اين مقالات را يافته است : ١- قوامي، ب ، (١٣٨٢)، توصيف مضامين قلندري در غزل فارسي (سنايي، عطار، مولوي، عراقي و حافظ ) ٢- حسن پور، م ، (١٣٩٥)، تاثير پذيري ديوان شمس تبريزي از افکار وانديشه هاي قلندريه ، پايان نامه کارشناسي ارشد ادبيات فارسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرکزي.
در رابطه با حرکت خانواده ولد به سمت غرب ايران و خروج از قلمرو خوارزمشاهيان حکايت هاي متفاوتي نقل شده که از جمله ي آن مي توان به اين نمونه ها اشاره کرد: ١- ازآن جايي که بهاء الدين ولد خطيبي خوش سخن ، دانشمندي معنوي و ممتاز بوده براي سلطان محمد خوارزمشاه ايجاد مزاحمت مي کرده است .
وضعيت قلندرهاي قرن هفتم نخستين اشارات قلندريه از تصوف خراسان آغاز شده و با ظهور پيران اين فرقه مانند قطب الدين حيدر زاوه اي سپس به آسياي صغير کشيده شده و مهاجرت آنها به عراق و سپس شام آنگاه مصر وشمال آفريقا که در بخش هاي عظيمي از جهان اسلام پراکنده شدند، شرق هم وحرکت آن ها به سمت هندو ماوراه النهر و ترکستان است .