چکیده:
در شعر«تخلص»یا نام شعری جای دارد اما در طنز«مستعار»به جای تخلص میآید.مستعار بسیار گونهگون و رنگارنگ است.درنگی در این نامها و تحلیل روانشناختی و جامعهشناختی آنها،نکتههایی شنیدنی و خواندنی به همراه دارد.در این تحلیل میتوان پوستهها را کنار زد و هستهها را یافت و از این درونبینی بهرهها برد.
خلاصه ماشینی:
"آنگاه که در پاسخ به نقد و طنز،او را کوچک و بیعرضه و ناتوان میخوانند،او هم نامهای مستعاری چون:شوت علی(اسماعیل آتشی)، پشم الملک(خاکسار ابهری)،میرزا هپل هپو(اجتهادی)،تربچه نقلی (توفیق)،ریزهمیزه(حسینی)،جوجه اسد الله خوانساری(خرمشاهی)،نوچه (احمد گلچین معانی)،شیخ بچه(معتضدی)،فینگیلی(دهخدا)،به معنی کوچک،ریزه و فسقلی»2برمیگزیند.
6. برخی از آقایان و خانمهایی که در طنز رسوا شده و به راستی شناسانده میشوند،از کوره درمیروند و بنای بدوبیراه گذاشته، نام بد نویسنده میگذارند و طنزپرداز در چنین فضایی از زبان آنها چنین نامهایی بر خود مینهد:رئیس انجمن لاتولوتها،خرمگس،جغد (دهخدا)شبکور،قناس الشعرا،یارو،سرخلوتیان(اسد الله شهریاری) گردن شکسته،ابو الپیاده،(کیومرث صابری)ابو قراضه،زنبور(عمران صلاحی)شاگرد تنبل،هاله(مرتضی فرجیان)شاعر الکی(فرشیدورد)سارق دیوان(گلچین معانی)،ملا چغندر(معتضدی)و انت الحمار(حالت)»گزینش این نامها گاه برخاسته از خشم و آگاهی برخاسته از ذوق و هنر و دقت نویسنده است.
در این اندیشه،گاه به خود نیرو میدهد و مینویسد و در پایان نام طنزپرداز میشود، غضنفر(کیومرث صابری)،آتشفشان(اسماعیل آتشی)،جوجه اسد الله خوانساری(محمد خرمشاهی)،حالی به حالی(مرتضی معتضدی)، سیف القلم(اجتهادی)،باز شکاری(محمد حاجی حسینی)،خروس لاری(حالت)،و گاه با ترسولرز مینویسد و برای دلداری یا آرام کردن خود نام«بزن و برو(معتضدی)،جیمجیم(اجتهادی)،بیخیال(مهدی سهیلی)،را برمیگزیند.
نامهایی چون:آق اسمال، شوت علی(اسماعیل آتشی)،لوطی شیرازی (اجتهادی)،ممد آقا(خرمشاهی)،زوار در رفته(پرویز خطیبی)،چراغ موشی گنابادی(حسن حواجه نوری)،ممصادق،مش رجب(کیومرث صابری)، قراضه(شهریار)،بچه خراسون(خسرو شاهانی)،سر خلوتیان(اسد الله شهریاری)،نخود همه آش(دهخدا)،داش حسن(حسن زاهدی).
از آن جمله:پشم الملک ابهری(خاکسار ابهری)،سیف القلم،هندل الشعرا(اجتهادی)،ابو العینک (حالت)،ابو طیار و ابو قراضه(صلاحی)،ابو الپیاده و عبد الفانوس(کیومرث صابری)،قناس الشعرا(اسد الله شهریاری)،الشیخ مهدی سهیل الدین التهرانیه(مهدی سهیلی)،خادم الفقرا(هخدا).
ابو القاسم حالت با:«حالت، خروس لاری،هدهد میرزا،ابو العینک،شوخ،انت الحمار،هوار، فضل مآب»،علی اکبر دهخدا با«دخو،نخود همه آش،خادم الفقرا، دخو علی،برهنه خوشحال،رئیس انجمن لاتولوتها،خرمگس،جغد، دمدمی،اسیر الجوال» کیومرث صابری فومنی با نامهایی چون:«گردن شکسته،میرزا گل، عبد الفانوس،ابو الپیاده،ریشسفید،گل آقا،مش رجب،غضنفر،شاغلام، ممصادق و..."