چکیده:
در این مقاله نحوهی شکلگیری علم بدیع فارسی به تبعیت از بلاغت قرآن و ادبیات عرب تبیین شده و با توجه به ویژگیهای دو زبان،آن دسته از صناعات ادبی که از زبان عربی تقلید شده و موفق نبودهاند.نقد و بررسی شده است.با حذف بعضی توضیحات و شواهد،مقاله از نظرتان میگذرد.
خلاصه ماشینی:
"کشیده شده و مؤلفین این کتب از امثلهی قرآنی
مباحث بلاغتی عینا در زبان فارسی نیز رواج پیدا
جهت که با زبان و ادبیات فارسی تناسب ندارند
ادبیات فارسی سازگاری ندارند،در کتب بعد
در بعضی از کتب بدیعی به درستی به
معایب کتب بدیعی اشاره شده است.
عربی بوده و عینا در کتب فارسی نیز راه یافته
ادبیات عرب وارد ادبیات فارسی شده است.
ادبیات فارسی شده است.
1. بعضی از این صنایع با زبان و ادبیات
در پارسی برای این آهو یافتهاند و به
این بیت از مولوی است:دو دهان داریم گویان همچو نی
به عنوان عیوب سخن پارسی یاد شده است.
ایستایی بدیع فارسی شده است.
پارسی نهاده شده است»این است که،این
عربی برای سجع مناسب نیست زیرا زبان عربی
در حالی که همان مورد در زبان و ادبیات دیگر
است که با وجود صنایعی مانند«موازنه»و به
و باارزش بوده که جزء صنایع ذکر شده است.
آنها در ادبیات فارسی وجود دارد ولی هیچگاه
فارسی فراوان است ولی هیچگاه به عنوان
مثل فارسی و عربی که عروضی است و هر دو
مانده و بعضی دیگر در زبان فارسی پرورده
درستی از مباحث بدیعی حذف کرده است(از
این است که نکات مثبت ادبی را از سایر
این مدعا کافی است نگاهی به مثالهای
زبانان نوشته شده است و حدائق السحر که
@رشد نوآموز(برای دانشآموزان پایههای دوم و سوم دورهی ابتدایی)
@رشد نوجوان(برای دانشآموزان دورهی راهنمایی تحصیلی).
@برای هر عنوان مجله برگ اشتراک جداگانه تکمیل و ارسال کنید(تصویر
نمیتواند به زبان فارسی داشته باشد.
درر الادب نیز همین موارد ذکر شده است."