خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) مسئلهی کلیات تمییز میان جزئی و کلی بخش اول دکتر رضا سلیمانحشمت استادیار دانشگاه علامه طباطبایی درامد یکی از مباحث اصلی فلسفه از زمان افلاطون تا عصر حاضر،مسئله کلیات بوده است.
این وحدت و اتحاد به صورت سروسامان دادن عقلی و حسابگرانه به امور براساس تفکر حصولی در علوم طبیعت و انسانی جلوهگر آمه است و حتی به تعبیر نیچه میتوان گفت که دیگر برای انسان،عقل به ماده،و حیوانیت به صورت و معنا بدل شده است یعنی آدمی در این حال دیگر ناطق حیوان است نه حیوان ناطق.
ارسطو برخلاف استاد خویش بیان داشت که ماهیت و صورت اشیا در ضمن افراد آنها قرار دارد و عالمی بیرون از این عالم و متعال نسبت بدان موجود نیست تا اصل و حقیقت آن باشد و اشیای این عالم،علاوه بر وجه قابلیت و پذیرندگیشان،تنها روگرفت صور مجرد و مفارق به شمار آیند.
اینان کلی طبیعی ارسطو را پذیرفتند که ترکیب ماده و صورت در آن اتحادی است،و نه مانند افلاطون،انضمامی؛ اما در عین حال قائل شدند که اصل این کلیات در اقنوم دوم یا عقل21که همان فراشد اول یا صادر اول است،قرار دارد.
دورهی جدید:برخلاف آنچه در بادی امر به نظر میرسد،این بحث مختص به یونان و جهان اسلام و غرب دورهی قرون وسطا نیست،بلکه در دورهی جدید نیز به نوعی دیگر واجد اهمیتی تلقی میشود.
فلسفهی هگل با تقدم مفهوم،یعنی تقدم امر کلی بر امر جزئی و فردی صورتبندی شده است و در فلسفههای تحلیلی نیز به گونهای دیگر این مسأله طرح میشود که به برخی از این جریانات مهم فلسفی در ادامهی مقاله متعرض خواهیم شد."