چکیده:
تنشهای ناشی از شروع همهگیری کرونا و تغییرات قابلملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق میشود. طــلاق و جدایــی والدیــن زمینهساز مشــکلات عدیدهای اســت کــه ازجمله آنها اختــلال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همهگیری کرونا بود. جامعــه آمــاری پژوهــش شــامل کلیــه دانشآموزان مقطـــع متوســطه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند کــه از میــان آنها 25 نفر خانوادههای عــادی و 25 نفر خانوادههای طــلاق با روش نمونهگیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنیها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرمافزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیهوتحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مؤلفههای انگیزش تحصیلی و مؤلفههای نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.
The tensions caused by the onset of the corona epidemic and the significant changes that have taken place in the family cause many problems for the children of divorce. Divorce and separation of parents are the cause of many problems, including disorders in the educational performance of children. The aim of the present study was to compare the academic motivation, attitudes toward school of divorced children with normal counterparts in the corona epidemic. The statistical population of the study included all high school students in the academic year 2020-2021, of whom 25 were normal families and 25 were divorced families by simple random sampling. The design of the present study was comparative and all subjects completed the tools used: Abdolkhodaei (2008), attitudes toward McCouch School (2001). The results were analyzed using SPSS software and covariance test between the experimental and control groups. The findings showed that there was a significant difference between the experimental and control components in all components of academic motivation and attitudes toward school.
خلاصه ماشینی:
يافته هـاي پـژوهش حاکي از اين بود که بين دو گروه آزمايش و گواه ، در همه مؤلفه هاي انگيزش تحصيلي و مؤلفه هاي نگرش نسبت به مدرسه ، تفاوت معناداري وجود دارد.
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به اين سؤال است که بين دانش آموزان فرزند طلاق و همتايان عادي ازنظر انگيزش تحصيلي ، نگرش نسبت به مدرسه چه تفاوتي وجود دارد؟ پيشينه هاي پژوهش برزگر، دربيدي و همتي (١٣٩٤) در پژوهشي تحت عنوان «مدل علي تأثير انگيزش تحصيلي بر فرسودگي تحصيلي با نقش واسطه گري اهمال کاري دانشجويان » به اين نتيجه رسيدند که انگيزش دروني به صورت منفي و انگيزش بيروني، بي انگيزشي و اهمال کاري به صورت مثبت در تبيين و پيش بيني فرسودگي تحصيلي نقش داشتند.
نتايج اين پژوهش نشان داد که پس از طلاق والدين ، انگيزش تحصيلي و نگرش به مدرسه در فرزندان کاهش يافته است .
با توجه به يافته هاي اول پژوهش بين دو گروه آزمايش و گواه ، در همه مؤلفه هاي انگيزش تحصيلي دانش آموزان ، در ميزان نياز پيشرفت ، ميزان انتظار، ميزان ارزش ، ميزان هدف گرايي، انگيزش توانش ، خود ارزشي ، خودکارآمدي اسنادي ، ميزان انگيزش دروني - بيروني، تفاوت معنادار وجود دارد.
همچنين با توجه به يافته هاي دوم پژوهش بين دو گروه آزمايش و گواه ، در همه مؤلفه هاي نگرش نسبت به مدرسه دانش آموزان ، در ميزان ادراک خود تحصيلي، نگرش نسبت به مدرسه ، ميزان نگرش همسالان نسبت به مدرسه ، انگيزش /خودنظم دهي تفاوت معنادار وجود دارد.