چکیده:
زیارت اربعین حسینی (ع)، از همان اولین چله پس از حادثه غمبار و دهشتانگیز با زیارت جابر بن عبدالله انصاری، به پشتوانه گفتار و رفتار ائمه معصوم(ع) بهتدریج در فرهنگ شیعی بهعنوان یکی از عناصر تأثیرگذار جای گرفت و پس از نزدیک به چهارده قرن، بهعنوان یکی از هنجارهای اجتماعی در جوامع شیعی و اسلامی مطرح شد. این زیارت در دهه اخیر نیز عمومیت بیشتری پیدا کرده است، تا جایی که امروزه شاهد حضور پیروان ادیان ابراهیمی، در جمع زائران اربعین هستیم. بیتردید مطالعه این واقعه عظیم اجتماعی با رویکردهای متعدد میتواند پرده از آن بردارد و فوائد مادی و معنوی پنهان آن را برای جامعه بشری و دینی، بهویژه شیعی آشکار کند. نگارنده در نوشتار پیشِ رو، این حقیقت اجتماعی را با رویکرد جامعهشناختی، با روشی اسنادی و بهرهگیری از استناد شواهد و دادههای عینی، بررسی کرده است، تا ابتدا وجوه جامعهشناختی این زیارت مهم و ماندگار را شناسایی کند و سپس کارکردهای اجتماعی مهم آن را به تصویر بکشد تا شاید بتواند در شناساندن این حقیقت نورانی قدم کوچکی بردارد و صد البته در دفتر محبان حسینی و زائران اربعین ثبت نام کرده باشد، انشاءالله.
Imam Hossein's Arbaeen Pilgrimage, from the 40th day of martyrdom in the first year after the tragic and terrible incident with Jabir Ibn Abdullah Ansari's pilgrimage, with the support of the speech and behavior of the Infallible Imams, gradually became one of the influential elements in Shia culture, and after nearly fourteen centuries, it has been considered as one of the social norms was raised in Shia and Islamic societies. This pilgrimage has become more popular in the last decade, to the extent that today we see the presence of the followers of Abrahamic religions among the Arbaeen pilgrims. Undoubtedly, the study of this huge social event with multiple approaches can reveal its hidden material and spiritual benefits for human and religious society, especially Shia. In this paper, the author has examined this social truth with a sociological approach, with a documentary method and using evidence and objective data in order to first identify the sociological aspects of this important and lasting pilgrimage and then depict its important social functions so that maybe he can take a small step in making people identify this enlightening truth and of course put his name in the list of Imam Hossein lovers and Arbaeen pilgrims, God willing.
خلاصه ماشینی:
دیدگاه سوم جامعهشناسی را بر تاریخ و سایر علوم انسانی مقدم دانسته و معتقد است علوم دیگر تابع جامعهشناسی هستند (مصباح یزدی، 1372، ص 53)؛ به اینمعنا که اگر جامعهشناسی نباشد، تحلیل و تبیین در سایر علوم مختل خواهد شد؛ مثلاً تاریخ متکفل بیان وقایع است و این وقایع نیز همانند اعدادِ پراکنده، شبیه دانههای تسبیح هستند که هیچ انسجام و بههمپیوستگی ندارند؛ چون صرف وجود دانهها برای ساخت تسبیح کافی نیست، بلکه باید نخی باشد که یک خط اتصالی میان دانهها ایجاد کند و تسبیح شکل بگیرد؛ یعنی علم جامعهشناسی به دادههای تاریخی، ساختار میدهد و آن را نظاممند و زمینه بهرهگیری از آن را مهیا میکند.
برای روشنشدن جایگاه زیارت اربعین در میان عناصر فرهنگی باید دید این واقعه چه نقشی در رفتار فردی و اجتماعی و اساساً قوام جامعه دارد و با توجه به نقش و وظیفهای که بر عهده دارد، جزو کدام لایه از لایههای فرهنگی در فرهنگ شیعه است.
با توجه به دیدگاه نظری علمای دینی بهویژه شیعه که البته ریشه در گفتار و رفتار ائمه معصوم^ دارد، زیارت اربعین را باید در شمار ارزشهای فرهنگ شیعه قرار داد و نقش آن نیز خارجکردن افراد از تحیر و اعوجاج در رفتار فردی و اجتماعی است؛ در این صورت، از دیگاه جامعهشناختی، این زیارت جزو لایه زیرین فرهنگ خواهد بود؛ چون از نظر آنها فرهنگ، دارای لایههای متعدد است.