خلاصه ماشینی:
"یک مطالعهی کنترل نشده در مورد برنامهی کنترل خشم در آموزشگاه برای 12 کودک پرخاشگر(11 پسر و یک دختر)در پایههای دوم و سوم(دامنهی سنی 10-7 سالگی)،کاهش معناداری را پس از درمان،در رفتار پرخاشگرانهی گزارش شده توسط معلمان،و نیز روند کاهش در درجهبندی فهرست معلمان از رفتار برونریزی،نشان داد.
در این مطالعهی شبه آزمایشی،22 پسر پرخاشگر که به وسیلهی آموزگاران تشخیص داده شده بودند(55 درصد آمریکایی آفریقایی تبار،45 درصد قفقازی،با میانگین سنی 10 سال و 4 ماه)،نسخهی 18 جلسهای از برنامه را دریافت کردند(با تأکید بیشتر بر دیدگاه گزینی،نقش بازی کردن،و مسئله گشایی دربارهی موقعیتهای برانگیزندهی خشم).
در ابتدای مطالعهی لاچمن و والز،183 پسر(16 درصد امریکایی آفریقایی تبار،93 درصد قفقازی)که میزان بالایی از پرخاشگری را طبق درجهبندی معلمان داشتند و در پایهی چهارم یا پنجم بودند،بهطور تصادفی به گروههای مؤلفهی کودک،قدرت سازگاری در آموزشگاه یا به ترکیبی از برنامهی قدرت سازگاری،شامل هم مؤلفهی کودک هم مؤلفهی والدین،یا بک یک موقعیت UC تقسیم شدند.
تحلیلهای برآیند نشان دادند که مداخلهی قدرت سازگاری در این مطالعه،میزان پایینتری از رفتار مجرمانه و مصرف مواد درجهبندی شده به وسیلهی والدین را در یک سال پیگیری،نسبت به نمونهی کنترل سبب شده است.
تحلیل اثرات بعد از مداخله[لاچمن و ولز،2002]مداخله را با موقعیت کنترل مقایسه کرد که نتایج نشان میدهد،برنامهی قدرت سازگاری ترکیب شده به علاوه UI ،به درجات پایینتری از مصرف مواد خود گزارش شده،درجهبندی پایینتر معلمان از پرخاشگری، صلاحیت اجتماعی ادراک شدهی بالاتر،و پیشرفتهای عمدهتر رفتاری درجهبندی شده به وسیلهی معلمان انجامیده است که ارزش برنامهی قدرت سازگاری را با برنامهی پیشگیری همگانی نشان میدهد."