چکیده:
اساس این مقاله بر طرح این دو پرسش مهم استوار است. نخست اینکه: کدام
یک از دو جریان اصولی گری و اخباری گری در پویایی نهاد مرجعیت و اندیشه
اجتهادی و نیز تحولات نوین درتاریخ ایران عصر قاجاریه نقش عمده ای ایفاکرده
است ؟ دیگ ر اینک ه د و جنبش اصولی و اخباری بر سازمان روحانیت رسمی
(اصولی) شیعه چه تاثیری گذاشته است؟ مجادلات و مباحثات این دو اندیشه در
دوره ی قاجار پیامدهای گوناگون سیاسی و مذهبی داشت که به ویژه در حوزه ی
تحولات مربوط به دستگاه روحانیت در گسترش اندیشه اجتهاد و تقلید ، تحکیم
نهاد مرجعیت ، قدرت یابی و نفوذ روحانیت در میان توده های مردم و رویارویی
با دولت و نظام حکومتی ، گرایش بخشی از روحانیت اصولی به اندیشه های
روشنگرانه وتفکرات جدید و استقبال از برخی مظاهر نوگرایی ، ظاهر شد.
در این مقاله پیامدها ی دو جریان اصولی واخباری در عرصه تحولات درون
سازمانی روحانیت و فرآیند نوسازی در جامعه ایران بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
نخست اينکه : کدام يک از دو جريان اصولي گري و اخباري گري در پويايي نهاد مرجعيت و انديشه اجتهادي و نيز تحولات نوين درتاريخ ايران عصر قاجاريه نقش عمده اي ايفاکرده است ؟ ديگر اينکه دو جنبش اصولي و اخباري بر سازمان روحانيت رسمي (اصولي ) شيعه چه تأثيري گذاشته است ؟ مجادلات و مباحثات اين دو انديشه در دوره ي قاجار پيامدهاي گوناگون سياسي و مذهبي داشت که به ويژه در حوزه ي تحولات مربوط به دستگاه روحانيت در گسترش انديشه اجتهاد و تقليد ، تحکيم نهاد مرجعيت ، قدرت يابي و نفوذ روحانيت در ميان توده هاي مردم و رويارويي با دولت و نظام حکومتي ، گرايش بخشي از روحانيت اصولي به انديشه هاي روشنگرانه وتفکرات جديد و استقبال از برخي مظاهر نوگرايي ، ظاهر شد.
در ايـن زمينـه کـه انديشۀ اجتهاد نتوانست آنچنان که بايد و شايد در تفکر روحانيت شيعه تأثير بگذارد، همچنين علم اصول که به عنوان مهمترين مقدمۀ تفکر اجتهادي مطرح است ، به علت توجـه و پـرداختن بـيش از حد در تعليم و تعلم آن در ميان طلاب علوم ديني ، باعث عـدم واقـع گرايـي آنـان نسـبت بـه امـور جامعه شد، اما در عين حال نبايد از تأثير نسبي اين انديشه بر تفکر مذهبي ، سياسي ، همچنين استقبال آنان از بعضي مظاهر نوگرايي در ايران غافل ماند.