چکیده:
هستهی اصلی ظهور هیولا به زعم فوکو اختلاط یا هیبریدی بودن است که در نقطه اتصال طبیعت و قانون پدیدار میشود و نظم را به چالش میکشد. هدف اصلی در این جستار بررسی مفهوم هیولا از منظر فوکو و تحلیل جایگاه این مفهوم در اندیشهی فوکویی است. این مهم به منظور امکان استفاده از مفهوم هیولا و خوانش فوکو از آن در ارتباط با بازنمایی بصری در هنر صورت میپذیرد. پرسشهای راهبر ما در این پژوهش بدین قرارند: مفهومپردازی فوکو از هیولا در مختصات و ابعاد مختلف اندیشهی وی چگونه صورت پذیرفته است؟ با توجه به اهمیت بنیادین مسألهی بازنمایی در پردهی نقاشی ندیمهها اثر ولاسکز و توجه ویژهی فوکو به این اثر هنری در راستای همین مسأله، چه رابطهای میان هیولای فوکویی و امر بازنمایی بصری در این اثر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا و به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و نتایج نشان میدهد برای فوکو هیولا فرم خودآیین، خشن، اما در نهایت طبیعی از امر غیرطبیعی است و نحوهی مواجههی فوکو با مفهوم هیولا به طور عمده با مرکززدایی از امر بهنجار همراه است. در نقاشی ندیمهها نیز هیولاها همانهایی هستند که نظم بازنمایی را خدشهدار میکنند و یا اساسا خارج از بازنمایی قرار میگیرند.
The core of the monster's emergence, according to Foucault, is a mixture or hybrid that emerges at the junction of nature and law and challenges order. The main purpose of this paper is to study the concept of the monster from Foucault's perspective and to analyze the place of this concept in Foucault's thought. This is done in order to be able to use the concept of the monster in connection with visual representation in art. Our questions in this study are: How did Foucault conceptualize the monster in the various coordinates and dimensions of his thought? Given the fundamental importance of the issue of representation in the Las Minenas painting by Velasquez and Foucault's special attention to this work of art in this regard, what is the relationship between Foucault's monster and visual representation in this work? ? This research has been done with a content analysis approach and analytical-descriptive method and the results show that for Foucault the monster is an autonomous, violent, but ultimately natural form of the abnormal and how Foucault encounters the concept of the monster primarily is associated with decentralization of the normal. In Las Minenas painting, monsters are the ones who distort the order of representation or are basically out of representation.
خلاصه ماشینی:
پرسش هاي راهبر ما در اين پژوهش بدين قرارند: مفهومپردازي فوکو از هيول در مختصات و ابعاد مختلف انديشه ي وي چگونه صورت پذيرفته است؟ با توجه به اهميت بنيادين مسئله ي بازنمايي در پرده ي نقاشي نديمه ها اثر ولسکز و توجه ويژه ي فوکو به اين اثر هنري در راستاي همين مسئله ، چه رابطه اي ميان هيولي فوکويي و امر بازنمايي بصري در اين اثر وجود دارد؟ اين پژوهش با رويکرد تحليل محتوا و به روش تحليلي- توصيفي انجام شده است و نتايج نشان ميدهد که براي فوکو هيول فرم خودآيين، خشن، اما در نهايت طبيعي از امر غيرطبيعي است و نحوه ي مواجهه ي او با مفهوم هيول به طور عمده با مرکززدايي از امر بهنجار همراه است.
در نهايت ، در کنار توجه به ناهنجاريهاي فرمي و اشکال هيبريدي و نيز توجه به چگونگي بازنمايي بصري، در نظر گرفتن آن چه که توسط فرآيندهاي بهنجارسازي و طي شکل گيري گفتمان هاي غالب طرد شده و به حاشيه رانده شده است ، در شناسايي هيولاها حائز اهميت است 30-Melnick 31 -Canguilhem فصلنامه علمي جامعه شناسي فرهنگ و هنر 31 & و اين مهم ، تنها با درنظرداشت زمينه هاي اجتماعي- سياسي و نگاه از منظرهاي متفاوت که موجب مرکززدايي ميشود، ميسر خواهد بود؛ نگاهي که به مطرودين و به حاشيه رانده شده گان ، همپاي آنان که وراي قدرت قرار ميگيرند، امکان بروز و ظهور ميدهد.