چکیده:
سیستم هوشمندی کسبوکار، به عضوی حیاتی برای موفقیت سازمانهای امروزی تبدیل شده است. در رابطه با تأثیر استفاده از این سیستم بر عملکرد مالی شرکتها، پژوهشهای اندکی انجام شده که نتایج ضد و نقیض دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر مقبولیت سیستم هوشمندی کسبوکار بر عملکرد مالی است. در این مقاله، برای ارزیابی عملکرد سازمانی و عملکرد مالی، از رویکرد کارتهای امتیازی متوازن استفاده شده است. دادههای پژوهش از 82 شرکت خصوصی و دولتی که سیستم هوشمندی کسبوکار را پیاده سازی کردهاند، گردآوری شده و روابط پیشنهادی با روش معادلات ساختاری آزمون شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عملکرد مالی سازمان بهطور مستقیم از طریق مقبولیت سیستم هوشمندی کسبوکار بهبود نمییابد. در واقع، مقبولیت سیستم باعث بهبود عملکرد فرایندهای داخلی، مشتریان و یادگیری سازمانی شده و متعاقب آن بهطور غیرمستقیم باعث بهبود عملکرد مالی میشود. از نظر کاربردی، این پژوهش درک مدیران اجرایی در رابطه با نحوه تأثیر سیستم هوشمندی کسبوکار بر عملکرد سازمانی را بهبود میبخشد. مقبولیت این سیستم باعث میشود تا کسب مزیتهای ملموس مالی از دیدگاه بهبود عملکرد فرایندی، مشتری و یادگیری محقق شود. بنابراین، عملکرد مالی آخرین مزیت استفاده از این سیستم است.
Business intelligence systems has become a vital part of organizations during the past several years. Pragmatically, there is limited research investigating the impact of using this system on coporate financial performance. The results of This researchs are also contradictory. This paper develops a model based on balance scorecard approach. The research data were collected from 82 private and public corporations that implemented BI system. The proposed relationships between constructs were tested by structural equition method. The results indicate that the financial performance of the organization does not improve directly through the acceptance of the business intelligence system. Indeed, system acceptance improves the performance of internal processes, customers, and organizational learning, and consequently indirectly improves financial performance. From practical viewpoint, the acceptance of this system makes achieving tangible financial benefits in terms of improving process performance, customer and learning. Therefore, financial performance is the last advantage of using this system.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، پرسشي که مطرح مي شود اين است که آيا سـرمايه گـذاري هـاي اين حوزه باعث بهبود عملکرد سازماني و متعاقب آن بهبود شرايط مالي اين شرکت ها شده يا خير؟ ارزش تجاري سيستم هوشمندي کسب وکار، موضوعي بحث برانگيـز اسـت ، زيـرا يکپارچـه سـازي ايـن سيستم ها در عمليات و توليد، کار دشواري است (٢٠٢١ ,Yiu et al).
مقبوليت و استفاده از سيستم هاي هوشمندي کسب وکار، سازمان را قادر مي سازد تا به سرعت به تغييرات شرايط مالي ، ترجيحات مشتري و فعاليت هاي زنجيره تأمين پاسـخ دهد، از اين طريق عملکرد سازماني بهبود يافته و انتظار مي رود که ميزان رقابت پذيري سازمان نيز افزايش پيدا کند (٢٠١٣ ,Mungree et al).
نتايج پژوهش لي و همکـاران ٤ (٢٠١٣) نشـان مـي دهـد کـه پيـاده سـازي راهکارهاي تحليل کسب وکار به بهبود عملکرد غيرمالي منجر مي شود و شواهدي مبني بر تأثير بر عملکرد مالي شرکت ، مانند تغيير درصد خريد هر مشتري و بازده فروش ، وجود ندارد (٢٠١٦ ,Fink et al).
Enterprise Systems همکاران ١ (٢٠١٤) اظهار داشته اند که استفاده از سيستم هاي اطلاعاتي بـراي گـزارش دهـي و کنتـرل بـه کاهش نرخ بازگشت مالي منجر مي شود، نتايج پژوهش يو و همکاران ٢ (٢٠٢١) نشان مي دهد که اسـتفاده از سيستم هاي هوشمندي کسب وکار به طور مستقيم به افزايش سودآوري شرکت ها و کاهش ريسـک هـاي بازگشت سود منجر مي شود.
The relationship of business intelligence systems to organizational performance benefits: A structural equation modeling of management decision making.