خلاصه ماشینی:
"» صاحب تفسیر منیر نیز،اعجاز قرآن در بعد بلاغی آن را مخصوص عرب(دستکم کسانی که با زبان عربی به خوبی آشنا هستند)میداند؛ و سایر وجوه اعجاز را قابل تشخیص و شناسائی برای تمام انسانها اعم از عرب و غیر عرب میداند:«و مظاهر الاعجاز او اوجه الاعجاز کثیرة:منها ما یخص العرب فی روعةبیانه و بلاغة اسلو به و جزالة الفاظه او نظمه،سواء فی اختیار الکلمة القرآنیه او الجملة و الترکیب و نظم الکلام و منها ما یشمل العرب و غیر هم من عقلاء الناس بالاخبار عن المغیبات فی المستقبل و عن الماضی البعید من عهد آدم علیه السلام الی مبعث محمد(ص)و بالتشریع المحکم الشامل لکل شوؤن الحیاة العامة و الخاصة.
نازل گشت بدون اینکه کوچکترین اختلافی در نظم متشابه آن پیش آید یا مطلبی از آن با مطلبی دیگری از در تناقض درآید؛در حالیکه اگر قرآن دستبافت شخص پیامبر میبود ضرورتا دچار اختلاف و گرفتار تعارض و تهافت بلکه تناقض و تضاد میشد«ولو کان من عند غیر الله لاختلف النظم فی الحسن و البهاء و القول فی الشداغة و البلاغة و المعنی من حیث الفساد و الصحة و من حیث الاتقان و المتانة»16آیهء شریفهء «افلایتد برون القرآن و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» 17به این وجه از اعجاز و تحدی مشعر است.
علامهء طباطبائی(ره)با استناد به آیات تحدی از جمله آیهء شریفهء «قل فأتو بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین،فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا أنما انزل بعلم الله» 23میفرمایند:جملهء اخیر از آیهء ظهور دارد در اینکه استدلال به تحدی مبتنی بر نازل بودن قرآن از جانب خداست،یعنی قرآن کلامی که رسول الله(ص)از پیش خود تقول کرده باشد نیست،و اینکه نزول آن با علم خداوند و نه به انزال شیاطین بوده است."