چکیده:
اصلاحات ارضی مهم ترین برنامه تحول اجتماعی بود ، که اوایل دهه 1340ه.ش، در دستور کار محمدرضا شاه قرار گرفت. شاه و دولت امینی مسوولیت اجرای طرح را در اختیار داشتند، با الهام از افکار والت ویتمن روستو، مورخ اقتصادی آمریکا و مشاور کندی، دنبال پیاده سازی نسخه غربی توسعه در ایران بودند. این مقاله دنبال پاسخ این پرسش اساسی است ،که اصلاحات ارضی آمریکایی، چگونه باعث ناکامی و عدم توسعه اقتصاد کشاورزی در ایران شد؟ از آنجا که فرضیه ای برای به آزمون گذاردن وجود ندارد، این پژوهش به دنبال کشف و تعریف مفاهیم تازه به صورت اکتشافی است.اصلاحات ارضی با تحمیل ایالات متحده در ایران اجرا شد .برخلاف ادعای مقامات آمریکایی، هدف اصلی اجرای آن نه بالا بردن سطح رفاه مردم، بلکه تقویت سرمایه داری وابسته به آمریکا در برابر کمونیست ها،همچنین فراهم کردن بازار و بستری برای فروش کالاهای مصرفی آمریکا در ایران بود. آمریکایی ها به دلایل گوناگون از جمله عدم آگاهی از بافت اجتماعی ایران، پیاده سازی سریع اصلاحات، اهمیت ندادن به رهبری اصلاحات ، استفاده از تیوری سرکوب، نتوانستند از اصلاحاتی که برای ایران مدنظر داشتند نتیجه بگیرند.اجرای ناقص برنامه اصلاحات ارضی، آمارگیری های کشاورزی غیرواقعی، تغییر نظام زمین داری سنتی بدون نهادینه کردن الگو یا جایگزین مناسب، برهم زدن بخشی از بافت اجتماعی ایران در پی انجام ناقص برنامه اصلاحات ارضی، نارضایتی اشراف زمین دار و ملاکان، ایجاد شکاف میان نهادهای دولت و حکومت از جمله یافته های اساسی تحقیق حاضر در زمینه نقش اصلاحات ارضی آمریکایی در عدم توسعه نظام سرمایه داری و ناکامی اقتصاد کشاورزی در ایران هستند.
Land reform was the most important program of social transformation, which was on the agenda of Mohammad Reza Shah in the early 1340s. The Shah and the Amini government were responsible for implementing the plan, inspired by the ideas of Walt Whitman Rostow, an American economic historian and Kennedy adviser, who sought to implement a Western version of development in Iran. This article seeks to answer the fundamental question, how did the American land reform cause the failure and underdevelopment of the agricultural economy in Iran? Since there are no hypotheses to test, this study seeks to explore and define new concepts in an exploratory manner. The land reform was carried out in the United States under Iran. Contrary to US officials' claims, the main purpose of its implementation was not to elevate it. The level of welfare of the people, but also the strengthening of US-affiliated capitalism against the communists, as well as providing a market and a platform for the sale of US consumer goods in Iran. The Americans, for various reasons, including lack of awareness of the social context of Iran, rapid implementation of reforms, disregard for the leadership of the reforms, use of repression theory, could not conclude the reforms they intended for Iran. Incomplete implementation of the land reform program, census Unrealistic agriculture, changing the traditional land system without institutionalizing a suitable model or alternative, disrupting part of Iran's social fabric following the incomplete implementation of the land reform program, dissatisfaction of landowners and landowners,
خلاصه ماشینی:
پس از آن با مطالعه پيشينه سياسي دکتر اميني و تاثير سياست هاي جان اف کندي بر نخست وزيري دکتر علي اميني، اصلاحات ارضي و پيامدهاي آن در دوره مورد نظر و نقش آمريکا در آن ، مورد تحقيق قرار گرفت .
اهميت و ضرورت تحقيق هرگونه جستار درباره اصلاحات ارضي آمريکايي و به ويژه «نقش آن در ناکامي و عدم توسعه اقتصاد کشاورزي در ايران » از چند جهت داراي اهميت است : اول آن که ظرفيت و پذيرش تحليل ها، تفسيرها و قرائت هاي گوناگوني را دارد و ميتوان آن را با رويکردهاي متفاوت مورد بررسي و ارزيابي قرار داد؛ دوم آن که ميتوان به پاسخ هائي نو و بديع دست يافت که پيش تر عنوان نشده است ؛ و سوم آن که از زمان حکومت هاي ايران باستان تاکنون کشاورزي و شيوه هاي زمين داري بخش مهمي از اقتصاد ايران به حساب مي آمده و پرداختن به آن از اهميت خاصي نيز برخوردار بوده است ؛ گرچه کمبودي که در اين زمينه در ميان پژوهش هاي تاريخي احساس ميشد و نيز ابهامات و مسائل متعددي که در زمينه نظام هاي زمينداري و اقتصاد کشاورزي در ايران وجود دارد، ضرورت انجام تحقيق را نيز سبب گرديد.
گفتني است که اميني بعد از انتصاب به سمت نخست وزيري، کمک هايي را از آمريکا دريافت کرده بود، اما اين کمک ها به هيچ وجه کفاف برنامه هايي را که وي براي انجام اصلاحات داشت ، نميداد يک نمونه از کمک ها چک نه ميليون دلاري بود که براساس اصل چهار ترومن به مقامات دولت ايران ١٤ خرداد ١٣٤٠ هـ.