خلاصه ماشینی:
"اگر بخواهیم به موضوع بحث بیشتر بپردازیم،باید بگوییم که ظاهرا موضوع احیای تفکر اسلامی و نقد سنت، موضوع فکری ایشان میشود،چنان که این مطلب،هم در سخنرانیهای فوق(به خصوص خرافهء سیزده)مشهود است، هم در سلسله سخنرانیهایی که در همین سال به مناسبت سالگرد اقبال لاهوری،تحت عنوان«احیای تفکر اسلامی» در حسینیه ارشاد ایراد میکند،12هم در سخنرانی«الهامی از شیخ الطائفه»13،درکنگرهء«هزارهء شیخ طوسی»در «دانشگاه مشهد»که باز در اینجا به حریت فکری شیخ طوسی توجه میکند و از توجه وی به عقل و اجتهاد،برای زمانهء ما الهام میگیرد.
ظاهرا این موضع حدود سال 1349 که سخنرانیهای«عدل الهی»را در حسینیهء ارشاد مطرح میکرد،اول بار به ذهن ایشان خطور کرده است؛چرا که در این سخنرانیها که بار اول در سال 1350 منتشر شد، ایشان به بحث مفصلی تحت عنوان«عمل خیر از غیرمسلمان»میپردازد و در آنجا مطرح میسازد که هر ؟؟؟شرح منظومه»برای استادان فلسفهء غرب در منزل در بسیاری از جلسات جنبهء مباحثه به خود میگیرد، ؟؟؟دهد و هم در موارد بسیاری،به ویژه در مباحث با فلسفههای غربی را به نمایش میگذارد غیرمسلمانی که قاصر باشد و پیام اسلام به گوش وی نرسیده باشد و روحیهء لجاج هم نداشته باشد،عمل خیر او مقبول است،و این توسعی بود در مفهوم جاهل قاصر که قبلا نزد اندیشمندان سنتی مسلمان،مطرح بود.
در سال 1354 در سلسله مباحثی که تحت عنوان«منابع شناخت از نظر اسلام»داشت،پس از ذکر چند منبع،سیرهء اولیای دین را نیز به عنوان یکی از منابع شناخت مطرح میکند و سپس در رویارویی با این فکر انحرافی که برای معصومان چنان جایگاه آسمانی قائل میشوند که کسی قادر به پیروی ازآنها نیست و حساب آنها را یکسره از حساب انسانهای دیگر جدا میکنند،سلسله مباحث مربوط به«سیرهء نبوی» را مطرح میکند28که این را باز میتوان به عنوان نمونهای از نقد تفکرات آن زمان برشمرد."