چکیده:
شهر بهعنوان واقعیتی جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و جامعهشناختی در هر دورهای از رشد و تحول خود از هرکدام از این عوامل تاثیر پذیرفته و بر هرکدام از آنها تاثیر گذاشته است. پیچیدگی هر یک از این عوامل خود موجب پیچیدگی شهر بهعنوان تبلور فضائی آنها بوده است. مطمئنا سازمان دادن و نظم بخشیدن به شهر و چگونگی رشد و تحول آن نیازمند موضوع شناسی شهر و مسائل شهری و سپس برنامهریزی برای آن میباشد. در دهههای اخیر، سیاستهای متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (بهویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامههای گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمدهاند. طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعهیافته بهمنظور حل معضلات و تنگناها در محدودههای شهری رو به افول، رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربهشدهاند. سیاستگذاریهای توسعه در ایران طیّ دهههای اخیر، به رشد ناموزون و عدم تعادلهای شدیدی در توسعه، چه به لحاظ بخشی (میان بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات یا بخشهای سنّتی و مدرن) و چه به لحاظ فضایی- مکانی میان شهرها و روستاها و حتّی در سطوح مختلف جوامع شهری منجر شده است. نهادهای زی ربط، برای توسعة متوازن شهری و به حداقل رساندن مشکلات، به ایجاد «طرحهای شهری» روی آوردهاند که بهخودیخود، بنیادیترین ابزار شکلدهی و نظم دهی به شمار میروند. بیش از سه دهه از زمان تهیه و اجرای طرحهای شهری به هدف ساماندهی فضای شهری میگذرد بهرغم همه تمهیدات صورت گرفته، ارزشیابیها نشان میدهد که این طرحها در دستیابی به اهداف خود ناموفق بودهاند. هدف اصلی، بررسی دیدگاههای اندیشمندان و برنامهریزان در راستای عوامل موثر بر طرحهای شهری است.
as a geographical, economic, political and sociological reality, the city has been influenced by each of these factors in each period of its growth and development and has influenced each of them. the complexity of each of these factors has caused the complexity of the city as their spatial crystallization. certainly, organizing and ordering the city and how it grows and evolves requires the thematics of the city and urban issues and then planning for it. in recent decades, several policies have been proposed to deal with the issue of environmental quality, social dignity and economic vitality of cities (especially in their inner areas) and various programs have been implemented in this regard. during the last three decades in developed countries, in order to solve the problems and bottlenecks in declining urban areas, various approaches have been experienced in theory and practice. the development policies in iran during the last decades have led to uneven growth and severe imbalances in development, both in terms of sectors (between agriculture, industry and services or traditional and modern sectors) and in terms of spatial-spatial differences between cities and villages and even at different levels of urban communities have resulted. for balanced urban development and minimization of problems, related institutions have turned to creating "urban plans" which are considered the most fundamental means of shaping and organizing. more than three decades have passed since the preparation and implementation of urban plans for the purpose of organizing the urban space, despite all the measures taken, evaluations show that these plans have failed to achieve their goals. the main goal is to examine the views of thinkers and planners in line with the factors affecting urban plans.
خلاصه ماشینی:
جدول شماره ١- سير تکاملي بازآفريني شهري نوع سياست دهه ١٩٥٠ بازسازي دهه ١٩٦٠ دهه ١٩٧٠ دهه ١٩٨٠ دهه ١٩٩٠ هر دوره بازنده سازي نوسازي توسعه مجدد بازآفريني راهبرد اصلي و بازسازي و گسترش تداوم راهبردهاي دهه تمرکز بر روي نوسازي طرح هاي متعدد بزرگ حرکت به سوي شکل جهت گيري مناطق قديميتر شهرها و ١٩٥٠ رشد حومه اي و در جاي اوليه خود و براي توسعه و توسعه جامع تري از سياست گذاري و شهرکها اغلب بر اساس يک حاشيه اي، برخي تلاش - طرح هاي واحد مجدد پروژه هاي اعمال تمرکز بر روي طرح جامع ، رشد حومه نشيني هاي اوليه درحرکت همسايگي؛ کماکان کلان مقياس پرهزينه راه حل هاي يکپارچه به سوي توازن بيشتر توسعه در حاشيه شهر پروژه هاي خارج از شهر ميان بخش هاي عمومي و خصوصي توانمندسازي دست - دولت ملي و محلي، حرکت به سوي توازن نقش رو به افزايش تأکيد بر نقش بخش شراکت به عنوان رويکرد اندرکاران پيمانکاران و بيشتر بخش خصوصي و کارگزاران غالب بانفوذ و گروه توسعه دهندگان خصوصي ميان بخش هاي عمومي خصوصي و تمرکززدايي خاص افزايش شراکت ذينفع زمين و املاک و با واگذاري قدرت بيشتر خصوصي به دولت محلي کانون سرمايه گذاري بخش ادامه روند دهه ١٩٥٠ با محدوديت منابع بخش نسل بخش خصوصي با توازن بيشتر ميان بودجه اقتصادي عمومي با مداخله نسبي افزايش اثر عمومي و رشد تأمين گزينش بودجه از تأمين شده از سوي بخش بخش خصوصي سرمايه گذاري بخش سرمايه گذاري بخش سوي بخش عمومي عمومي، خصوصي و خصوصي خصوصي داوطلبانه محتواي بهبود معيارهاي زندگي و بهبود اجتماعي و رفاه اقدام اجتماع مدار و گروه هاي اجتماعي تأکيد بر نقش گروه هاي اجتماعي ساخت مسکن اختيار بيشتر خوديار با حمايت بسيار اجتماعي گزينشي دولت تأکيد فيزيکي جايگزيني نواحي دروني تداوم برخي رويکردهاي نوسازيهاي گسترده طرح هاي بزرگ ميانه روتر از دهه ١٩٨٠ و توسعه حاشيه اي دهه ١٩٥٠ موازي با بيشتر جايگزيني و توسعه توجه به ميراث و توانمندسازي نواحي در مناطق شهري جديد، طرح هاي نگاه داشت ابنيه قديميتر کلان مقياس پرهزينه رويکرد منظرسازي و تا حدودي بهسازيهاي گزينشي بهسازي محيطي همراه افزايش توجه به معرفي ايده گسترده تري محيطي گسترش فضاي سبز با رويکردي گسترده تر از پايداري محيط برخي ابتکارات نسبت به محيط مآخذ: (رابرتز به نقل از صحي زاده و ايزدي١٣٨٣) 651 ٣_٤_ مراحل تهيه طرح هاي توسعه شهري سير تحول ديدگاه ها و روش هاي عملي حاکم بر طرح هاي توسعه شهري در کشورهاي مختلف (خصوصا اروپاي غربي) طي دو قرن که 9 از آغاز پيدايش شهرسازي سپريشده است به ٤ مرحله متفاوت به شرح زير قابل تقسيم است .