چکیده:
سخنان، افعال و تقریر و امضاهای نبی گرامی2، که در مجموع سنّت نامیده میشود و کلام حاکی از آن را حدیث میخوانند، تحتتأثیر عوامل مختلفی در جامعۀ صدر اسلام ترویج و نشر یافته و به دورانهای بعد انتقال پیدا کرده است. در کنار تأکیدات و آموزشهای خود رسول الله2، عامل دیگر نشر و گسترش سیره و حدیث نبوی در شبهجزیرۀ عرب و حتی فراسوی مرزهای آن، ورود گروههایی از تازه مسلمین یا جویندگان حقیقت به محضر رسول اکرم2 بود که به «وفود» نامبردار گشتهاند. در جریان دو شیوۀ ارتباطی متقابل قبایل و رسول خدا2، یعنی ورود وفود به محضر پیامبر2 و اعزام نماینده از جانب پیامبر2، وفود به اعلام پذیرش رسالت حضرت محمد2، درخواست همراهی نمایندۀ پیامبر2 با آنان برای آموزش احکام اسلام، انعقاد قراردادهای دوجانبه در زمینۀ جنگ و صلح میپرداختند و اهتمام رسول خدا2 بیان و تعلیم اصول اعتقادی، آموزش قرآن و احکام دین، تعیین وظایف مالی، همراه فرستادن متن مکتوب و نامه و اعزام نماینده بوده است. با بررسی کتب تاریخ، سیره و مکاتیب مربوط به صدر اسلام، اهمّ مسائل رد و بدلشده و اقدامات انجامگرفته در دیدار وفود با پیامبر2 قابل مطالعه است. از مهمترین دستاوردها و نتایج مهم این سفرها در گسترش اسلام و نشر سیره و سنّت نبوی، این موارد درخور اشاره است: آموزش توحید و تأکید بر هدم مظاهر شرک، زمینهسازی گسترش قلمرو اسلام، آموزش قرآن و نشر تعالیم آن، آموزش نماز و نشر فرهنگ آن، تبیین احکام مالی اسلام بهویژه زکات. به نظر میرسد آشنایی با روشها و محتوای برنامههای نبوی برای هیئتهای اعزامی متقابل در عصر ایشان، میتواند به موفقیت بیشتر در این زمینه در عصر حاضر منجر گردد.
The sayings, practices and taghrir of the Prophet (pbuh) have been spread in the early Islamic society under the influence of various factors and have been transferred to later periods. In addition to the assertions and teachings of the Prophet, another factor was the arrival of groups of new Muslims or seekers of truth to the presence of the Prophet, who were called "Wufud". The actions of "Wufud" include announcing the acceptance of the Prophet's mission, request the prophet's representative to accompany them to teach them the rules of Islam, and bilateral agreements in the field of war and peace. On the other hand, the Prophet's effort was to teach the principles of belief, Quran and the rules of religion, determine financial duties and sending letters and sending agent. By examining the books of history, Prophetic biography and schools related to the beginning of Islam, the most important issues exchanged and actions taken during the delegation's meeting with the Prophet can be read. The most important results of these journeys in the spread of Islam and the publication Sunnah, the following are worth mentioning: the teaching of monotheism and emphasis on ruin of the manifestations of polytheism, laying the foundations for the expansion of the territory of Islam, teaching the Qur'an and publishing its teachings, teaching prayer, explaining the financial rules of Islam, especially zakat. Knowing the methods and content of the Prophet's programs in this field can lead to more success in the present era.
خلاصه ماشینی:
دوفصلنامه علمی حدیث پژوهی سال ١٤، پاییز و زمستان ١٤٠١، شمارٔە ٢٨ مقاله علمیپژوهشی صفحات: ٢٢٥ـ٢٤٠ نقش وفود و هیئت های اعزامی عصر رسول الله ص در نشر سنت و حدیث نبوی * لیلا السادات مروّجی چکیده سخنان، افعال و تقریر و امضاهای نبی گرامی ص، که در مجموع سّ ت نامیده میشود و کلام حاکی از آن را حدیث میخوانند، تحت تأثیر عوامل مختلفی در جامعۀ صدر اسلام ترویج و نشر یافته و به دورانهای بعد انتقال پیدا کرده است .
در جریـان دو شـیؤە ارتباطی متقابل قبایل و رسول خداص، یعنی ورود وفود به محضر پیـامبرص و اعـزام نماینـده از جانـب پیامبرص، وفود به اعلام پذیرش رسالت حضرت محمدص، درخواست همراهی نمایندٔە پیامبرص با آنـان برای آموزش احکام اسلام، انعقاد قراردادهای دوجانبه در زمینۀ جنگ و صلح مـیپرداختنـد و اهتمـام رسول خداص بیان و تعلیم اصول اعتقادی، آموزش قرآن و احکام دین ، تعیـین وظـایف مـالی، همـراه فرستادن متن مکتوب و نامه و اعزام نماینده بوده است .
در تاریخ صدر اسم این افراد و گروههای واردشونده به محضر یامبر اکـرمص بـه «وفود» نامبردار گشته اند، که در ین نوشتار نقش آنان در ا تشار حدیث و سـّ ّنت نبـوی مورد بررسی و مداّ ّقه قرار گر ته است .
در این زم نه نقش مصعب در مد نه قابل ذکر است ؛ «موفقیت مصـعب در ترویج و گسترش قرآن و دین در میان مردم ثرب به حدی بود که همۀ مـردان و زنـان شهر مسلمان شدند، مگر گروهی اندک از ب لۀ اوس.